آیتا... جعفر سبحانی در دیدار فرمانده نیروی انتظامی سخنانی درباره ارجحیت پرداختن به بدحجابی نسبت به رباخواری بیان کردند که از چند زاویه قابل بحث و بررسی است.
داوود حشمتی
ایشان فرمودند: «پرداختن به مسئله حجاب مهمتر از پرداختن به رباخواری
است». البته من در مقام و موقعیت و سطح علمیاینیستم که بخواهم به عالم
جلیل القدر و مرجع تقلیدی که مقلدان بسیاری دارد، در رابطه با میزان و حدود
حرام بودن «رباخواری» صحبت کنم، اما چون ایشان در بخش دیگری گفتند که
امام (س) بر مسئله «حجاب» تاکید زیادی داشت و از این رو یک بار دیگر دست
نیروی انتظامی را در «اجتهاد شخصی» باز گذاشتند و گفتند: «بهتر است نیروی
انتظامیفراتر از وظیفه خود عمل کند»، ناچارم نظر امام(س) را درباره
رباخواری بیان کنم.
آیتا... سبحانی گفتند: «بد حجابان به نظام دهن کجی میکنند در حالی که
رباخواران کاری به نظام ندارند و برای کسب سود بیشتر در پستوها ربا
میخورند»، اینکه رباخواران کاری به نظام ندارند، آیا مجوزی برای ادامه
فعالیتشان خواهد بود؟ چون در پستوها دارند ربا میخورند و شما نمیبینید و
«کاری به نظام ندارند» مجوزی شده است برای اینکه بگوییم «ربا» در مقام
قیاس با «بدحجابی» در مرتبه نازلتری قرار دارد؟
حقیر کوچکتر از آن است که آیات و روایات را به پشت سر هم کند تا نشان دهد
تا چه اندازه موضوع «ربا» و «رباخواری» مهم است و کوچکتر از آن هستم که عرض
کنم حضرت آیتا...، قرآن صراحتا ربا را جنگ با خدا میداند. حضرت حق در
قرآن میفرماید: فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ ا...
وَرَسُولِهِ. (ترجمه: و اگر چنین نکردید[و به رباخواری ادامه دادید]، پس
بدانید به جنگ با خدا و فرستاده او برخاستهاید) (سوره بقره- آیه۲۷۹) آیا
در قرآن چنین صراحتی را درباره بدحجابی سراغ داریم؟
اما مهمتر از آن شما را دعوت میکنم تا به دیدگاه امام خمینی (س) درباره
ربا توجه کنید. امام خمینی(س) در تحریرالوسیله نمیگوید «ربا گناه کبیره»
است بلکه میگوید «اکبر کبایر» است. آیا میتوان «اکبر کبایر» را با
بدحجابی قیاس کرد؟ پدیدهای که لازم است یکبار دیگر درباره آن سخنان رهبری
را در بجنورد یادآور شویم که خواستار «مدارا» و «سماحت» در برخورد با
بدحجاب شده بودند: «بعضی از همینهایی که در استقبالِ امروز بودند
خانمهایی بودند که در عرف معمولی به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم
از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه،
دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته به این اهداف و آرمانهاست. او
یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهای این حقیر باطن
است؛ نمیبینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئی هستم / آیا تو چنان که مینمائی
هستی؟». ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این
روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم میکند؛ نهی از منکر با
زبان خوش، نه با ایجاد نفرت.(۱۹مهر۹۳).
نگاه «مداراگرایانه» رهبری را با نگاه حضرت امام(س) در برخورد با رباخواری
در کنارهم قراردهیم. آنجا که در تحریرالوسیله از امام صادق (ع) نقل
میکند:«یک درهم ربا نزد خدا بدتر و زشتتراز ۷۰ زنا با محارم است وچنین
گناهی دارد.» همچنین روایتی از پیامبر اسلام را نقل میکنند که پیامبر(ص)
به امام علی(ع) میفرماید: «ای علی ربا ۷۰ نوع است و پایینترین آنهامانند
این است که انسان با مادر خودش زنا کند، آن هم در بیتا...الحرام».
متاسفانه ما مهمترین خلافها و منکرات را رها کردیم. آنجا که نیاز به
برخورد «قاطع» و«بدون مسامحه» وجود دارد، اتفاقا همان پستوهایی است که از
آنها پولهای کثیف فساد و ربا تولید میشود. دلیل نمیشود که «چون آنها را
نمیبینیم» پس آنها «کاری به نظام ندارند. اتفاقا همین «پستوها» هستند که
با فسادشان پایههای نظام را همچون موریانه از درون میخورند.
قت کنید که ربا را می شود برگرداندند. دزدی را می شود جبران کرد و اورانیم را هم می شود دوباره غنی کرد اما اگر جامعه ای بی عفت شد دیگر به سادگی قابل برگشت نیست.