
عالی نیوز به نقل از سیمرغ: نقطه شروع تراژدی بردن آبروی افراد در فضای رسانهها در کشور ما به 13سال پیش و انتشار خصوصیترین لحظات زندگی یک بازیگر برمیگردد.
خاله زنکی به سبک جدید!
نقطه شروع تراژدی بردن آبروی افراد در فضای رسانهها در کشور ما به 11 سال پیش و انتشار خصوصیترین لحظات زندگی یک بازیگر برمیگردد. این موجهای منفی هرچند وقت یک بار در فضای رسانه و در برخورد با آن چیزی که فقط مربوط به دیگران و حریم آنهاست رخ میدهد، بیآنکه کسی در این میانه به راستی به قضاوت بنشیند؛ قضاوت درباره کسانی که زندگی و آبرویشان از این راه دستخوش تماشای دیگران شده است و شاید برای خیلی از آنها بعد از این اتفاق زندگی دیگر به معنای گذشته خود جریان نداشته باشد.
قضاوت درباره خانوادههای افرادی که زنده یا مرده تصاویر خصوصی آنها در فضای غیرخصوصی و عمومی منتشر شد بیآنکه کسی به عواقب روانی و اجتماعی این کار و مشکلاتی که بعد از این اتفاق ممکن است برای کل آن خانواده ایجاد شود اهمیتی بدهد و حتی قضاوت درباره آن عده معدودی که این تصاویر را گرفته و آن عده کثیری که آن را منتشر کردهاند، نیز گاهی به محاق رفته است.
فقط خواننده نبود. غم نهفته در صدایش و آن چیزی که در محتوای شعرهایش بود درد یک نسل بود. نسلی که از مشکلات اجتماعی و غیر اجتماعی به تنگ آمده و دوست دارد غمهایش را فریاد بزند. وقتی خبر بیماری کشندهاش در فضای رسانهها پخش شد مردم و طرفدارانش جلو در بیمارستان صف کشیدند و زمانی که خبر درگذشتش را شنیدند دیگر این تنها طرفداران چند ده هزار نفر یا حتی میلیونی یک خواننده به اصطلاح پاپ نبودند که برای همدردی به خیابان آمدند، بلکه این بخش عظیمی از مردم ایران بودند که زن و مرد، پیر و جوان عزادار شدند.
همه مادران این سرزمین برای مادری که به هر حال فرزند جوانش را از دست داده بود عزاداری کردند، اما در چنین فضایی انتشار چند عکس ناراحتکننده از صحنه فجیع درد کشیدن این جوان خاطراتمان را مخدودش کرد. قبول کنیم این انصاف نبود در حالی که یک جوان در اوج بیماری دوست نداشت کسی ضعف و ناتوانی او را ببیند و با ابزارهای مختلف سعی داشت خودش را سرحال و عادی نشان دهد و عکسهای درد کشیدنش در کنار عکسهای کنسرتها و افتخاراتش ضمیمه نامش شود.
لایک زدن زندگی خصوصی دیگران
در کنار هم نشستهاند و با خوشحالی دود قلیان را بیرون میدهند و در حالی که به صفحههای موبایلهای خود نگاه کرده و با دست دیگر آن را بالا و پایین میکنند سعی دارند تصاویر و اخبار جالبی را که شنیدهاند با هم مرور کنند. چند مرد و زن و جوان که مشخص است اعضای یک خانواده هستند، روی تختی در یکی از رستورانهای تهران در کنار هم نشستهاند. کمیکه نزدیکتر میشوم متوجه میشوم موضوعی که در حال تماشای آن هستند مهمانیای است که میگویند مربوط به دختر یکی از آدمهای سرشناس است و با آب و تاب سعی میکنند درباره زندگی آنها و پول و ثروتشان صحبت کنند.
یکی از آنها میگوید: «قبلا همه این تصاویر را دیده و آنها را لایک کرده است.» دیدن و لایک کردن! انگار این کار برای خیلی از ما شبیه غذا خوردن و نفس کشیدن شده است. عکس سلفی گرفتن، سر زدن به پیج دیگران و لایک کردن عکسهای خصوصی آنها برای برخی افراد به تفریح و سرگرمیتبدیل شده و سند این حرف نیز آمار بالای عکس های خصوصی است که در این سالها از سوی کاربران ایرانی لایک شده است.
مجرم واقعی کیست؟
باید دید که بر سر کسانی که بیصدا حریم خصوصی افراد را فریاد میزنند و دست به انتشار عکسها و فیلمهای خصوصی دیگران میزنند چه خواهد آمد. طیرانیان حقوقدان در این مورد میگوید: «انتشار حریم خصوصی افراد جرمی است که قانون برای این جرم مجازات تعیین کرده است. میزان مجازاتش هم بستگی به نظر قاضی و شدت جرم دارد.
یعنی قاضی پس از بررسی شواهد و موضوع پرونده تصمیم میگیرد که چه اندازه مجازات برای این افراد تعیین کند. با وجود این تکلیف مجازات افرادی که این تصاویر را میبینند و آن را به اشتراک میگذارند چیست؟ آیا قانون میتواند افرادی که کنار من و شما نفس میکشند اما دیدن و نشان دادن این تصاویر خصوصی بزرگترین سرگرمی زندگیشان شده است را نیز مجازات کند؟ آیا جرم این افراد از جرم کسی که عکس یا خبر را گرفته کمتر است؟
این مردم احساساتی و اجتماعی!
برخی عادت دارند از همهچیز عکس بگیرند. یک دانشجوی دکترای ارتباطات میگوید: ما به تازگی در ایران در حرفه کار روزنامهنگاری با پدیده جالبی روبهرو هستیم و آن این است که زمانی که برای گرفتن عکس و خبر از یک رویداد به مکانی میرویم جلوتر از خود سیل میلیونی مردمی را میبینیم که دوربین به دست خیلی جلوتر و مجهزتر از یک خبرنگار یا عکاس ایستاده و آماده دریافت خبر هستند. مهدی هروی ادامه میدهد: عکس گرفتن از همه تصاویر از نظر فرهنگ شناسان و انسانشناسان ایرانی ریشه در فرهنگ این مردم دارد و اینکه مردم ایران به عنوان احساساتیترین و اجتماعیترین مردمان دنیا دوست دارند در درجه اول خاطرات خود را ثبت کنند و در درجه دوم چون اجتماعی هستند آن را با دیگران به اشتراک بگذارند.
هروی ادامه میدهد: مشکل از جایی شروع میشود که این عکس گرفتنها برای ما به یک کار روتین تبدیل شده و بدون اینکه قوانین و مقررات این کار را مثل بقیه امور اجتماعی دیگر بدانیم در هر رویدادی بدون در نظر گرفتن حق و حقوق دیگران فقط دنبال ثبت و نمایش آن به بقیه هستیم. این دانشجوی ارتباطات ادامه میدهد: این میشود که برای مثال از صحنه درد کشیدن یک خواننده فیلم میگیریم و آن را نشان هم میدهیم. حتی حرفهایهای ما هم عادت کردهاند بدون ضوابط از هر صحنهای عکس بگیرند. او درباره پسربچهای که در مازندران خودکشی کرده و تصویر او بعد از مرگ در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود، میگوید: کاش برای یک لحظه خودمان را جای مادر یا خانواده چنین فردی بگذاریم تا ببینیم آیا راضی هستیم با خود یا خانوادهمان چنین برخوردی شود؟
هروی با بیان اینکه خودش این تصاویر را هنوز ندیده میگوید: نه فقط این تصویر بلکه هیچ یک از تصاویر خصوصی دیگری را که در فضای مجازی دست به دست میشود ندیدم و مایل هم نیستم ببینم. حتی با وجود اینکه دیدن بخشی از این تصاویر در ارتباط با کارم بود، ترجیح دادم این کار را نکنم، زیرا در حرفه خبرنگاری به ما یاد میدهند هر خبر یا مطلبی را نباید دید، بلکه انتخاب کردن مهمترین اصل در برخورد با رسانههاست. اگر ما به انتخاب خبرها و مطالب عادت نداشته باشیم در عصر جدید غولهای رسانه با تبلغات ریز و درشت خود ما را میبلعند و برای فکر ما هیچ جای خالی باقی نمیگذارند. این ما هستیم که باید تصمیم بگیریم چه چیزی را ببینیم و چه چیزی را نه و دیگران در این زمینه تصمیمگیرنده نهایی نیستند.
بردن آبروی مومن یعنی جنگ با خدا
یک کارشناس مذهبی درباره انتشار تصاویر خصوصی و محرمانه افراد عنوان میکند: این کار از دو جنبه حرام است. کاظم مردوحی میافزاید: در درجه اول دیدن عکس یا حتی سخن گفتن درباره زن یا مرد مومن در صورتی که خودش راضی نباشد در حکم غیبت بوده و حرام است و از سوی دیگر، چون آبروی فرد مومن با این کار در معرض تهدید قرار میگیرد حرام اندر حرام است. این کارشناس مذهبی ادامه میدهد: بردن آبروی شخص مومن در حکم جنگ با خداست و اگر کسی خواسته و حتی ناخواسته آبرویی را از کسی تضییع کند این اقدام او در حکم جنگیدن با خداست و باید اشد مجازات درباره این فرد اعمال شود.
این کارشناس مذهبی درباره افرادی که به دلایل مختلف در شبکه های اجتماعی این تصاویر را میبینند و منتشر میکنند میگوید: این افراد نیز کارشان با کار فردی که این تصویر یا خبر خصوصی را گرفته و منتشر میکند فرقی ندارد. مردوحی عنوان میکند: در دین اسلام این موضوع آنقدر مهم است که تجاوز به آبروی دیگران جزو بزرگترین گناهان محسوب شده و از طرف خداوند وعده عذاب الیم داده شده است. این کارشناس مذهبی میافزاید: ربا 73 قسم است و بدتر از همه رباها تجاوز به آبروی مسلمان است و کسی که چیز ناروایی بشنود و آن را منتشر کند مثل این است که خودش آن کار زشت را انجام داده است.
قضاوت درباره خانوادههای افرادی که زنده یا مرده تصاویر خصوصی آنها در فضای غیرخصوصی و عمومی منتشر شد بیآنکه کسی به عواقب روانی و اجتماعی این کار و مشکلاتی که بعد از این اتفاق ممکن است برای کل آن خانواده ایجاد شود اهمیتی بدهد و حتی قضاوت درباره آن عده معدودی که این تصاویر را گرفته و آن عده کثیری که آن را منتشر کردهاند، نیز گاهی به محاق رفته است.
فقط خواننده نبود. غم نهفته در صدایش و آن چیزی که در محتوای شعرهایش بود درد یک نسل بود. نسلی که از مشکلات اجتماعی و غیر اجتماعی به تنگ آمده و دوست دارد غمهایش را فریاد بزند. وقتی خبر بیماری کشندهاش در فضای رسانهها پخش شد مردم و طرفدارانش جلو در بیمارستان صف کشیدند و زمانی که خبر درگذشتش را شنیدند دیگر این تنها طرفداران چند ده هزار نفر یا حتی میلیونی یک خواننده به اصطلاح پاپ نبودند که برای همدردی به خیابان آمدند، بلکه این بخش عظیمی از مردم ایران بودند که زن و مرد، پیر و جوان عزادار شدند.
همه مادران این سرزمین برای مادری که به هر حال فرزند جوانش را از دست داده بود عزاداری کردند، اما در چنین فضایی انتشار چند عکس ناراحتکننده از صحنه فجیع درد کشیدن این جوان خاطراتمان را مخدودش کرد. قبول کنیم این انصاف نبود در حالی که یک جوان در اوج بیماری دوست نداشت کسی ضعف و ناتوانی او را ببیند و با ابزارهای مختلف سعی داشت خودش را سرحال و عادی نشان دهد و عکسهای درد کشیدنش در کنار عکسهای کنسرتها و افتخاراتش ضمیمه نامش شود.
لایک زدن زندگی خصوصی دیگران
در کنار هم نشستهاند و با خوشحالی دود قلیان را بیرون میدهند و در حالی که به صفحههای موبایلهای خود نگاه کرده و با دست دیگر آن را بالا و پایین میکنند سعی دارند تصاویر و اخبار جالبی را که شنیدهاند با هم مرور کنند. چند مرد و زن و جوان که مشخص است اعضای یک خانواده هستند، روی تختی در یکی از رستورانهای تهران در کنار هم نشستهاند. کمیکه نزدیکتر میشوم متوجه میشوم موضوعی که در حال تماشای آن هستند مهمانیای است که میگویند مربوط به دختر یکی از آدمهای سرشناس است و با آب و تاب سعی میکنند درباره زندگی آنها و پول و ثروتشان صحبت کنند.
یکی از آنها میگوید: «قبلا همه این تصاویر را دیده و آنها را لایک کرده است.» دیدن و لایک کردن! انگار این کار برای خیلی از ما شبیه غذا خوردن و نفس کشیدن شده است. عکس سلفی گرفتن، سر زدن به پیج دیگران و لایک کردن عکسهای خصوصی آنها برای برخی افراد به تفریح و سرگرمیتبدیل شده و سند این حرف نیز آمار بالای عکس های خصوصی است که در این سالها از سوی کاربران ایرانی لایک شده است.
مجرم واقعی کیست؟
باید دید که بر سر کسانی که بیصدا حریم خصوصی افراد را فریاد میزنند و دست به انتشار عکسها و فیلمهای خصوصی دیگران میزنند چه خواهد آمد. طیرانیان حقوقدان در این مورد میگوید: «انتشار حریم خصوصی افراد جرمی است که قانون برای این جرم مجازات تعیین کرده است. میزان مجازاتش هم بستگی به نظر قاضی و شدت جرم دارد.
یعنی قاضی پس از بررسی شواهد و موضوع پرونده تصمیم میگیرد که چه اندازه مجازات برای این افراد تعیین کند. با وجود این تکلیف مجازات افرادی که این تصاویر را میبینند و آن را به اشتراک میگذارند چیست؟ آیا قانون میتواند افرادی که کنار من و شما نفس میکشند اما دیدن و نشان دادن این تصاویر خصوصی بزرگترین سرگرمی زندگیشان شده است را نیز مجازات کند؟ آیا جرم این افراد از جرم کسی که عکس یا خبر را گرفته کمتر است؟
این مردم احساساتی و اجتماعی!
برخی عادت دارند از همهچیز عکس بگیرند. یک دانشجوی دکترای ارتباطات میگوید: ما به تازگی در ایران در حرفه کار روزنامهنگاری با پدیده جالبی روبهرو هستیم و آن این است که زمانی که برای گرفتن عکس و خبر از یک رویداد به مکانی میرویم جلوتر از خود سیل میلیونی مردمی را میبینیم که دوربین به دست خیلی جلوتر و مجهزتر از یک خبرنگار یا عکاس ایستاده و آماده دریافت خبر هستند. مهدی هروی ادامه میدهد: عکس گرفتن از همه تصاویر از نظر فرهنگ شناسان و انسانشناسان ایرانی ریشه در فرهنگ این مردم دارد و اینکه مردم ایران به عنوان احساساتیترین و اجتماعیترین مردمان دنیا دوست دارند در درجه اول خاطرات خود را ثبت کنند و در درجه دوم چون اجتماعی هستند آن را با دیگران به اشتراک بگذارند.
هروی ادامه میدهد: مشکل از جایی شروع میشود که این عکس گرفتنها برای ما به یک کار روتین تبدیل شده و بدون اینکه قوانین و مقررات این کار را مثل بقیه امور اجتماعی دیگر بدانیم در هر رویدادی بدون در نظر گرفتن حق و حقوق دیگران فقط دنبال ثبت و نمایش آن به بقیه هستیم. این دانشجوی ارتباطات ادامه میدهد: این میشود که برای مثال از صحنه درد کشیدن یک خواننده فیلم میگیریم و آن را نشان هم میدهیم. حتی حرفهایهای ما هم عادت کردهاند بدون ضوابط از هر صحنهای عکس بگیرند. او درباره پسربچهای که در مازندران خودکشی کرده و تصویر او بعد از مرگ در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود، میگوید: کاش برای یک لحظه خودمان را جای مادر یا خانواده چنین فردی بگذاریم تا ببینیم آیا راضی هستیم با خود یا خانوادهمان چنین برخوردی شود؟
هروی با بیان اینکه خودش این تصاویر را هنوز ندیده میگوید: نه فقط این تصویر بلکه هیچ یک از تصاویر خصوصی دیگری را که در فضای مجازی دست به دست میشود ندیدم و مایل هم نیستم ببینم. حتی با وجود اینکه دیدن بخشی از این تصاویر در ارتباط با کارم بود، ترجیح دادم این کار را نکنم، زیرا در حرفه خبرنگاری به ما یاد میدهند هر خبر یا مطلبی را نباید دید، بلکه انتخاب کردن مهمترین اصل در برخورد با رسانههاست. اگر ما به انتخاب خبرها و مطالب عادت نداشته باشیم در عصر جدید غولهای رسانه با تبلغات ریز و درشت خود ما را میبلعند و برای فکر ما هیچ جای خالی باقی نمیگذارند. این ما هستیم که باید تصمیم بگیریم چه چیزی را ببینیم و چه چیزی را نه و دیگران در این زمینه تصمیمگیرنده نهایی نیستند.
بردن آبروی مومن یعنی جنگ با خدا
یک کارشناس مذهبی درباره انتشار تصاویر خصوصی و محرمانه افراد عنوان میکند: این کار از دو جنبه حرام است. کاظم مردوحی میافزاید: در درجه اول دیدن عکس یا حتی سخن گفتن درباره زن یا مرد مومن در صورتی که خودش راضی نباشد در حکم غیبت بوده و حرام است و از سوی دیگر، چون آبروی فرد مومن با این کار در معرض تهدید قرار میگیرد حرام اندر حرام است. این کارشناس مذهبی ادامه میدهد: بردن آبروی شخص مومن در حکم جنگ با خداست و اگر کسی خواسته و حتی ناخواسته آبرویی را از کسی تضییع کند این اقدام او در حکم جنگیدن با خداست و باید اشد مجازات درباره این فرد اعمال شود.
این کارشناس مذهبی درباره افرادی که به دلایل مختلف در شبکه های اجتماعی این تصاویر را میبینند و منتشر میکنند میگوید: این افراد نیز کارشان با کار فردی که این تصویر یا خبر خصوصی را گرفته و منتشر میکند فرقی ندارد. مردوحی عنوان میکند: در دین اسلام این موضوع آنقدر مهم است که تجاوز به آبروی دیگران جزو بزرگترین گناهان محسوب شده و از طرف خداوند وعده عذاب الیم داده شده است. این کارشناس مذهبی میافزاید: ربا 73 قسم است و بدتر از همه رباها تجاوز به آبروی مسلمان است و کسی که چیز ناروایی بشنود و آن را منتشر کند مثل این است که خودش آن کار زشت را انجام داده است.
منبع: روزنامه آرمان
سپاس 🌹🌹🌹