به مناسبت سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر
الحمدلله ربّ العالمین، و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی القاسم المصطفی محمّد، و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین، سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی جلسهی شیرین و شیوا و پُرمغز و پُرفایدهای است این جلسه؛ منظورم شخص این جلسه نیست، [بلکه] جریان این جلسات است که شماها همّت گماشتید و جلسات شب خاطره را به عنوان یک حرکت ماندگار به وجود آوردید و خب بحمدالله امروز این حقیر هم توفیق پیدا کردم که بنشینم و بشنوم و استفاده کنم. بسیار خوب بود، خیلی استفاده کردیم، بهره بردیم؛ البتّه خاطرات امثال حقیر، خاطرات مهمّی نیست، چون همانطور که ایشان (۱)گفتند که وقتی خرّمشهر فتح شد ایشان در کرمانشاه خبرش را شنفتند،(۲) ما هم در تهران خبرش را شنفتیم. البتّه بد نیست این را عرض بکنم که -حالا یادم نیست که خبر از رادیو اعلام شده بود یا نه، شهید صیّاد تماس گرفت با من در دفتر ریاست جمهوری و گفت و بعضی از تفصیلات را هم گفت؛