غروب مورخ 1365/5/14 ما را به سمت خط مقدم حرکت دادند هوا درحال تاریک شدن بود که در شهر مهران ازماشین پیاده شدیم شهر بسیارتخریب شده بود، ساختمانها تمام ویران شده بودند - حدود 6-7 ماه پیش یعنی تاریخ 65/2/27 این شهر به تلافی شهر فاو عراق به دست دشمن افتاده بود ولی خوشبختانه طولی نکشید و در تاریخ 65/4/29 طی عملیاتی تحت عنوان کربلای یک که با رمز یا ابوالفضل العباس ادرکنی آغاز شد و تا شش روز بعد از آن ادامه داشت شهر مهران کاملاً آزاد شد - حدود نیم ساعت توقف روی فلکه سوار خودرو ها شدیم و به سمت خط مقدم جبهه که 5 کیلومتری شهر مهران بود حرکت کردیم به علت خرابی راه و گودی هایی که بر اثر انفجار توپ و خمپاره ایجاد شده بود و همچنین تاریکی شب بعد از نیم ساعت به خط مقدم رسیدیم، چون من فرمانده دسته بودم فوراً نیروها را به درون سنگر ها هدایت نموده و و سریع پاسبخش ها و نگهبانها را انتخاب و روی پست نگهبانی فرستادم. آتش از هردو طرف (خودی و دشمن) شدید بود حدود 300 متر با عراقی ها فاصله داشتیم .