محمدشاه قاجار چون به پادشاهی رسید، وزارت خود را به پیشکارش میرزاابوالقاسم فراهانی داد. او وزیری با تدبیر و با نفوذ بود. اما چون محمدشاه مردِ ضعیف النفسی بود در اداره امور مملکت به رأی او کمتر توجه داشت.
محمدشاه قاجار چون به پادشاهی رسید، وزارت خود را به پیشکارش میرزاابوالقاسم فراهانی داد. او وزیری با تدبیر و با نفوذ بود. اما چون محمدشاه مردِ ضعیف النفسی بود در اداره امور مملکت به رأی او کمتر توجه داشت.
توی کشوری یه پادشاهی زندگی می کرد که خیلی مغرور ولی عاقل بود
یه روز برای پادشاه یه انگشتر به عنوان هدیه آوردند ولی روی نگین انگشتر چیزی ننوشته بود و خیلی ساده بود
شاه پرسید این چرا این قدر ساده است ؟
چرا چیزی روی آن نوشته نشده است ؟
فردی که آن انگشتر را آوره بود گفت: من این را آورده ام تا شما هر آنچه که می خواهید روی آن بنویسید
شاه به فکر فرو رفت که چه چیزی بنویسد که لایق شاه باشد و چه جمله ای به او پند می دهد؟
همه وزیران را صدا زد وگفت: