میلاد شخصیت بزرگی را در پیش رو داریم که وجودش در تاریخ، به زن بودن «معنا» بخشید. زنی که تجسمی از شجاعت و صبر بود و معلمی برای پاکدامنی . به دنیا آمده بود تا صبر را شرمنده کند؛ زینب(س)، این اسطوره تاریخ را می گویم.
آمده بود تا عشق را مبهوت لحظه های زلالش کند.
آمده بود تا صدق و وفا را به جهانیان بیاموزد و متانت و وقار را به نمایش گذارد.
آمده بود تا رسالت خود را به انجام برساند؛ مونس و یار برادر، سالار قافله حسینی و غم خوار اسیران باشد.
آمده بود تا فریاد بلند مظلومان باشد؛ فریادی که پژواک آن هنوز هم از ورای تاریخ به گوش شنوای دل های حق جویان می رسد.
شگفت نیست که او را «ام المصائب»، مادر مصیبت ها، لقب داده اند! کوه های اندوه می آمد و زینب، صبورانه همه را تحمل می کرد. زینب(س) کسی است که سنگ صبور اسیرانی می شود که زیر سنگینی بار غم خرد شده اند. اما هرگز به روی خود نمی آورد و به پرستاری از این قافله دردکشیده می پردازد و همزمان از حریم «امامت» دفاع می کند.
روایتی زیبا از حضرت زینب(س):