شعر پرستار برای کودکان
شبها بیدار است
با مهربانی
فکر بیمار است
او مهربان است
شیرین زبان است
مثل فرشته
در آسمان است
شعر پرستار برای کودکان
شبها بیدار است
با مهربانی
فکر بیمار است
او مهربان است
شیرین زبان است
مثل فرشته
در آسمان است
بخدا این بچه هارو بدن دست من جیک ثانیه یکجور ادبشون میکنم که اندازه یک آدم 60 ساله بفهمن!!! پوست دستشونو میکندم..دماغشونو با انبر میکشیدم..تو پوشکشون چسب چوب میریختم ..ناخوناشونو از ته ته میگرفتم که نتونن رو پا وایستن یا دستشونو حرکت بدن..تو گوششون ابجوش میریختم و در آخر با اسید ذوبشون میکردم..نمیخام ریخت بچه تخس و شیطون رو ببینم!! (جدی نگیری) ولی کلا حال اینجور بچه هارو میگیرم!!
شعر کودکانه در مورد خدا
به نام خدا
به نام خداوند رنگین کمان
خداوند بخشنده ی مهربان
خداوند سنجاقک رنگ رنگ
خداوند پروانه های قشنگ
خدایی که آب و هوا آفرید
درخت و گل و سبزه را آفرید
خدایی که از بوی گل بهتر است
صمیمی تر از خنده ی مادر است
خدایا به ما مهربانی بده
دلی ساده و آسمانی بده
دلی صاف و بی کینه مانند آب
دلی روشن و گرم چون آفتاب
شعر خدا برای بچه ها
قصه کودکانه «شتر لنگ»
روزی روزگاری در یک بیابان شتری زندگی می کرد که با شترهای دیگر فرق داشت.
فرق او این بود که لنگ لنگان راه می رفت. یک روز دید که توی صحرا جنب و جوشی به پا شده. شتر لنگ پرسید: «چه خبر است؟»
یکی از شترها گفت: «قرار است مسابقه دو برگزار شود.»