چیزی که منتقدان را آزرده و نگران کرده، این بخش از سخنان ایشان است که گفتهاند: «...
اگر بخواهیم وظیفه خود را به خوبی انجام بدهیم، همه کارهای کشور زیر نظر
رهبری است و ما نباید از آنها غافل باشیم. رهبری قدرت مطلق کشور هستند،
لذا ما باید لااقل نهادهایی را که زیرنظر رهبری هستند و هر عیبی دارند، با
رهبری مطرح و پیگیری کنیم که آن عیب برطرف شود و اگر حسنی هم دارند، آن
حسن را بزرگ و تشویق کنیم. این کار تا به حال میشد، اما قوانینی را که
خودمان گذراندیم، محدود است. در آینده خبرگان دیگری میآید که باید ببینیم
چه کار میکند...»
واکنشهای تند در برابر این اظهارات،
دو دلیل و انگیزه بیشتر نمیتواند داشته باشد: یا باید این هجمههایِ در
قالب انتقاد را حمل بر مواضع سیاسی و جناحی کنیم و یا معتقد باشیم که آنان
ـ منتقدان، لااقل ـ در این زمینه از مواضع مقام معظم رهبری آگاهی درستی
ندارند و نمیدانند که ایشان در این باره چه بیانات استوار و محکمی
فرمودهاند که اگر همین مطالب را آقای هاشمی بیان میکرد، خدا میداند که
با چه واکنش سختی مواجه میشد!
اکنون تنها سه نمونه از مطالب و مواضع معظم له را که در این زمینه ایراد فرمودهاند، مرور میکنیم:
در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر (۹/ ۱۲/ ۱۳۷۹)
پرسش:
آیا نهادها و دستگاه های مربوط به رهبری تحت نظارت و بازرسی هستند یا
فوق نظارتاند؟ آیا نمایندگان شما در نهادها و استانها نظارت میشوند؟
پاسـخ:
من عرض میکنم، هیچکس فوق نظارت نیست. خودِ رهبری هم فوق نظارت نیست؛ چه
برسد به دستگاه های مرتبط با رهبری. بنابراین، همه باید نظارت شوند.
نظارت بر کسانی که حکومت میکنند ـ چون حکومت بهطور طبیعی به معنای تجمّع
قدرت و ثروت است؛ یعنی اموال بیتالمال و اقتدار اجتماعی و اقتدار سیاسی
در دست بخشی از حکّام است ـ برای اینکه امانت بهخرج دهند و سوء استفاده
نکنند و نفسشان طغیـان نکنـد، یـک کارِ لازم و واجـب اسـت و باید هـم
باشـد. البتـه این تقسیــم بنـدی ـ نهادهای زیر نظر رهبری و نهادهای غیر
زیر نظر رهبری ـ تقسیمبندىِ غلطی است؛ ما چنین چیزی نداریم. طبق قانون
اساسی، سه قوّه مجریه و قضاییه و مقنّنه زیر نظر رهبریاند. دستگاههای
دیگر نیز همینطورند. زیر نظر رهبری بودن به معنای این نیست که رهبری،
دستگاهی را مدیریت میکند؛ اما بههرحال فرقی نمیکند؛ لازم است نظارت
شوند. البته نظارتها در کشور ما متأسفانه هنوز تخصّصی، علمی و کارآمد
نیست. در مواردی، بیطرفانه هم نیست؛ این را بایستی اعتراف کنیم. البته
همه نهادهای دولتی و عمومی باید از محاسبه باکی نداشته باشند. آن را که
حساب پاک است، از محاسبه چه باک است. حسابشان را پاک کنند تا از محاسبه
باکی نداشته باشند. بنابراین، چنین نیست که دستگاه های مربوط به رهبری از
نظارت معاف باشند؛ نه، بهنظر ما بازرسیها لازم است. البته الآن هم هستند
و نظارت هم میشوند. البته معنای این حرف این نیست که هیچ خطایی اتفاق
نمیافتد؛ اما بنابر مسامحه کردن و اجازه خطا دادن نیست.
جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (۲۲/ ۱۲/ ۱۳۷۹)
پرسش:
نظارت بر عملکرد ولی فقیه چگونه است؟ در شرایط امروز، مجلس خبرگان سالی
دو بار جلسه میگذارد و بیشتر به دادن بیانیه اکتفا میکند. آیا با این
رویه، مجلس خبرگان میتواند نظارتی روی ولی فقیه داشته باشد؟
پاسخ:
مجلس خبرگان یک هیأت تحقیقی دارد؛ مسؤول رسیدگی به کارهای رهبری، آن هیأت
تحقیق است. کار آن هیأت سالی یک بار نیست؛ آنها کار خودشان را میکنند،
کار رهبری هم جلوِ چشم همه است. خوشبختانه دستگاه رهبری و کارهای رهبری
چیزهای پنهانی نیست؛ چون وظایف رهبری و کارکردهای او مشخّص است. آن هیأت
میآید، تحقیق و پرسوجو میکند. پشت سر هیأت تحقیق، مجلس خبرگان است که
این هیأت میرود به آنها گزارش میدهد. اعضای مجلس خبرگان در یکی دو روزی
که جلسه دارند، بحث های زیادی میکنند. اینطور نیست که فقط یک بیانیه
بدهند. بله؛ بیانیهاش در رسانهها منعکس میشود؛ اما در آنجا بحث های
زیادی میشود و نظرات گوناگونی ابراز میگردد. بنابراین، آنها کار خودشان
را انجام میدهند. سالی دو بار جلسه هم برای آن مجموعه سنگین، چیز کمی
نیست. جلسات مجلس خبرگان قبلاً سالی یک بار برگزار میشد، اما اخیراً چند
سالی است که سالی دو مرتبه تشکیل جلسه میدهد. پشت سر مجلس خبرگان هم مردم
هستند.
نظارت هم باید جدّی و بدون رودربایستی باشد. این نظر خود من
است و بارها هم به اعضای خبرگان و غیر خبرگان و دیگران این را گفتهام.
من نظارت را دوست میدارم و از گریز از نظارت - اگر در کسی و در جایی باشد
- بهشدّت گلهمندم. بر خود من هم هرچه بیشتر نظارت کنند، خوشحال ترم؛
یعنی هیچ احساس نمیکنم که نظارت، برای من سنگینیای داشته باشد.
بنابراین، خرسندم که این نظارت انجام گیرد. البته اگر کسی نظارتی کرده
باشد و چیزی بداند؛ راهش این است که به مجلس خبرگان اطّلاع دهد؛ آنها
یقیناً استفاده خواهند کرد.
بیانات در خطبههای نماز عید سعید فطر (۲/ ۸/ ۱۳۸۵)
«...
کار مهم خبرگان در درجه اول، همین انتخاب است و در درجه دوم، نظارت بر
وضع رهبر موجود و حاضر، که متوجه باشند و ببینند آیا صلاحیتها در او باقی
است؟ آیا علم او، تقوای او، مدیریت او، تدبیر او، خلوص او و صدق او باقی
است؛ یا از حد نصاب پایین افتاده است؟ باید نظارت داشته باشند. این کارِ
مهم مجلس خبرگان است. هیچ دستگاه دیگری در کشور وجود ندارد که بتواند این
کارِ مهم را انجام بدهد و قانون به آن، چنین اجازهای را داده باشد و چنین
تکلیفی را کرده باشد. بنابراین، انتخابات مجلس خبرگان بسیار حساس است...»
در پایان یادآوری دو نکته نیز ضروری است:
الف) رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مصاحبه خود با خبرگزاری ایلنا مدعی نشده اند که نظارت بر نهادهای زیر مجموعه رهبری مطابق با فلان ماده از مواد قانون اساسی است تا ایراد شود که «در قانون اساسی چیزی به نام نظارت بر رهبری نداریم!»
ب) فرموده اند «طبیعی است که مقوله «تشخیص» از «نظارت» جداست و این دو تلازمی با هم ندارد!» در حالی تشخیص و آگاهی یافتن، بدون نظارت هرگز عملی نیست و چگونه می شود علم، تقوا، مدیریت، خلوص و ورع را بدون نظارت و بررسی مشخص کرد و حد نصاب آن را فهمید؟!