هیچ کلامی از لحاظ مفاهیم عمیق و هدایتگر، قابل مقایسه با قرآن کریم نیست؛ لذا نوبت به مقایسه وجوه دیگر اعجاز قرآن از جمله اعجاز عددی آن نمیرسد.
از دیرباز تاکنون، اعجاز قرآن کریم، خار راه هتّاکان به دین اسلام بوده است؛ چرا که اعجاز قرآن کریم در زمان بروز هر هتک حرمتی به مقدّسات اسلامی، همچون مدافعی شکستناپذیر، هتّاکان را رسوا و خوار ساخته است. از همین رو مغرضان را بر آن داشته است تا به ساحت قّدسی خود کلام الهی توهین کنند و اعجاز آن را به بازی بگیرند. این گروه از بیشرمان، با آوردن جملات سخیف و مُضحک و با ضمیمه کردن تناسبات ریاضی بین حروف، در صدد لطمه زدن به ساحت منزّه کلام وحی برآمدهاند. در این نوشتار با اشاره به اعجاز عددی قرآن کریم، پستی و بیشرمی این هتّاکان، تبیین خواهد شد.
اولویّت مفهوم
ارزش هر سخنی قبل از اینکه به ظاهر آن سخن مربوط شود، در گرو مفهومی است که در صدد انتقال آن میباشد. پس اولویّت اوّل هر سخنی درستی و درجه مفهومی آن است. در این زمینه در دین اسلام نیز با روایات متعدّدی برمیخوریم که به بیان اهمیّت محتوای سخن میپردازند. امام علی(علیه السلام) در بیانی نغز میفرمایند: «قَدِّرْ ثُمَ اقْطَعْ وَ فَکِّرْ ثُمَّ انْطِق؛[1] اندازه گیر، سپس بِبُـر. بیندیش، آنگاه بگو.» اینکه افرادی سادهلوح، با مقایسه جملات خودساخته و بیمعنای خود، بخواهند در مقابل بیان عمیق و پرمعنای قرآن کریم، شاهدی بیاورند، فایدهای جز اثبات سبکمغزی آنان را ندارد. خلاصه؛ منظور قرآن کریم از همانندآوری، سخنی است که نخست از لحاظ مفهومی در طراز قرآن باشد و سپس ظاهر فصیح و بلیغ قرآن و اعجازهای عددی و امثال آنرا دارا باشد! قرآن کتاب بیان مفاهیم عمیق است؛ لذا میفرماید: «الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْمُبین؛[یوسف/1] الر؛ آن، آیات کتاب آشکار است.»
برای هدایت
هدف اصلی از نزول قرآن، هدایت است. میفرماید: «ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقین؛[بقره/2] آن کتاب با عظمتى است که شکّ در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزکاران است.» پس هر آنچه از وجوه اعجاز قرآن کریم که برای ما نمایان میشود در جهت ایمان به آن و نهایتاً هدایت و رساندن بشریّت به اوج کمال و سعادت است. امام علی(علیه السلام) در بیانی شیوا میفرمایند: «اِنَّ القرآنَ ظاهِرُهُ اَنیقٌ و َباطِنُهُ عَمیقٌ لا تَفنى عَجائِبُهُ و َلا تَنقَضى غَرائِبُهُ و َلا تُکشَفُ الظُّلُماتُ اِلاّ بِهِ؛[2] به راستى که قرآن ظاهرش زیباست و باطنش عمیق، عجایبش پایان ندارد، اسرار نهفته آن پایان نمىپذیرد و تاریکىهاى جهل، جز به وسیله آن رفع نخواهد شد.» و نیز میفرمایند: «اِنَّ اللّهَ تعالى اَنْزَلَ کِتابا هادیا بَیَّنَ فیهِ الْخَیْرَ وَ الشَّرَّ، فَخُذوا نَهْجَ الْخَیْرِ تَهْتَدوا وَ اَصْدِفوا عَنْ سَمْتِ الشَّرِّ تَقْصِدوا؛[3] خداى تعالى کتابى راهنما فرستاد و در آن خوب و بد را روشن ساخت. پس راه خوبى را پیش گیرید تا هدایت شوید و از راه بدى دورى جویید تا به مقصد برسید.» پس قرآن، یگانه راه سعادت و رشدی است که از طرف خالق انسان برای او فرستاده شده است.
اعجاز عددی
در ابتدای نزول قرآن، به واسطه شرایط محیطی عرب جاهلی که هنر سخن، بلاغت و فصاحت و شعر و در یک کلام، هنر سخنوری، مایه مباهات و فخر بود، کلام قرآن، همه چشمها را خیره، گوشها را حیران کرده و زبانها را به لکنت انداخت و همگان، به ماورایی بودن آن، اذعان و اعتراف کردند. مسلّماً این اعجاب و حیرت، به خاطر اعجاز عددی قرآن، نبوده؛ بلکه قبل از آن، اوج معنایی و شیوایی بیان آن معنای بلند، قرآن را به عنوان معجزهای بیمانند به اثبات رسانید. امّا از آنجا که قرآن، برای همیشه معجزه خواهد ماند، به مرور زمان و با پیشرفتهای گوناگون علمی تازههایی از وجوه اعجازش رخ نمایاند. یکی از آنها، اعجاز عددی قرآن است. پس در پاسخ به کسانی که با رعایت تناسبات عددی، جملاتی ساختهاند، باید پرسید: آیا مفهوم این جملات خودساخته، قابل مقایسه با مفاهیم بلند قرآنی است؟ در اینجاست که همه اراجیفبافان، مفتضح و رسوا میشوند.
نتیجه اینکه؛ قرآن کریم، معجزهای از جنس لفظ است. امّا غرض از الفاظ، بیان معانی بلند و هدایتگر است و از این جهت، هیچ کلامی یارای رقابت با قرآن را ندارد؛ لذا در میدان تحدّی، عملاً هیچگاه نوبت به بررسی تناسب عددی در الفاظ نمیرسد.
پینوشت
[1]. لیثى واسطى، على بن محمد؛ عیون الحکم و المواعظ، محقّق/ مصحّح: حسنى بیرجندى، حسین؛ ناشر: دار الحدیث، قم، سال چاپ: 1376 ش، ص371، ح6257.
[2]. کلینى، محمد بن یعقوب؛ الکافی( ط- الإسلامیة)، 329ق، محقق/مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد؛ ناشر: دار الکتب الإسلامیة، تهران، سال چاپ: 1407 ق، ج2، ص599.
[3]. شریف الرضی، محمد بن حسین؛ نهج البلاغة( للصبحی صالح)، 406ق، محقق / مصحح: صالح، صبحی؛ ناشر: هجرت، قم، سال چاپ: 1414 ق، ص242.