وبگاه عالی نیوز

در صورت دسترسی به اینترنت؛ آدرس را کلیک فرمایید

وبگاه عالی نیوز

در صورت دسترسی به اینترنت؛ آدرس را کلیک فرمایید

آخرین اخبار از خبرگزاریها:
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف:

و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الي رواة حديثنا فانهم حجتي عليكم و انا حجةالله عليهم: ... و اما در رخدادهايي كه پيش مي آيد به راويان حديث ما مراجعه كنيد؛ زيرا آنان حجت من بر شمايند و من حجت خدا بر آنان هستم

آخرین نظرات
  • ۲۳ آذر ۰۰، ۲۰:۴۲ - آفیس 365 برای کسب‌و‌کارها
    جالب بود
  • ۲۳ آذر ۰۰، ۱۹:۲۵ - کناف سقف
    عالی

لعان یکی از احکام اسلامی است که سبب قطع و باطل شدن زندگی زناشویی و سبب حرمت ابدی زن و شوهر شده و از اجرای حد و مجازات مرد و زن، جلوگیری می‌کند.

لعان و حکم آن

عالی نیوز به نقل از رهروان ولایت: اسلام برای آبروی افراد بالاترین ارزش‌ها را قائل است. کسی حق ندارد به دیگری نسبت دروغ بدهد، تهمت بزند و حتی غیبتش را بکند. سخن گفتن برای خدشه دار کردن آبروی مؤمن برابر با خروج از ولایت الهی دانسته شده و امام صادق(علیه‌السلام) در حدیثی فرمودند: «مَنْ رَوَى عَلَى مُؤْمِنٍ‏ رِوَایَةً یُرِیدُ بِهَا شَیْنَهُ‏ وَ هَدْمَ مُرُوءَتِهِ لِیَسْقُطَ مِنْ أَعْیُنِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وَلَایَتِهِ إِلَى وَلَایَةِ الشَّیْطَانِ فَلَا یَقْبَلُهُ الشَّیْطَانُ[۱] هرکس سخنی بگوید و قصدش بی‌آبرو کردن مؤمنی باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد خداوند متعال ولایت خود را از او برمی‌دارد و ولایت شیطان را جایگزین آن می‌‌کند؛ در حالی که شیطان هم سرپرستی او را برعهده نمی‌گیرد.» بزرگترین نسبت‌ها، نسبت زنا و ارتباط نامشروع است و برای اثبات آن شرایط ویژه‌ای قرار داده شده است. اگر کسی چنین نسبتی را به فردی بدهد؛ باید چهار شاهد عادل بیاورد تا شهادت دهند. اما اگر چنین شاهدانی نداشت؛ خودش حدّ قذف یا نسبت دادن زنا را می‌خورد و آن برابر با هشتاد تازیانه است.[۲] حال چنانچه فردی که این ادعا را مطرح کرده، شوهر آن زن باشد که به او تهمت زنا زده و از او شکایت کرده، برای نخوردن شلاق، می‌تواند لعان کند. امّا لعان چیست و چه آثاری دارد؟
لعان به چه معناست؟
لعان از «ل ع ن» است و گفته‌اند: «اللَّعْنُ الإِبْعادُ و الطَّرْد مِنَ الْخَیْرِ[۳] لعن، یعنی دور کردن و جدا کردن از خیر» لعان جمع لعن است.» لعان را جمع لعن دانسته‌اند. اما این واژه به عملی خاص گفته می‌شود که در کتاب قاموس قرآن درباره آن آمده است: «لعان و ملاعنه آن است که مردى به زنش نسبت زنا بدهد و شاهد نداشته باشد؛ او باید چهار دفعه بگوید: خدا را شاهد می‌گیرم که در این نسبت راستگو هستم، در دفعه پنجم می‌گوید: اگر دروغگو باشد لعنت خدا بر اوست. پس از آن، زن چهار مرتبه می‌گوید: خدا را شاهد می‌گیرم که او دروغ می‌گوید، مرتبه پنجم می‌گوید: غضب خدا بر او اگر مرد راست می‌گوید.[۴]» به این لعنت کردن دوطرفه که مرد زن را متهم به زنا و زن مرد را متهم به دروغگویی می‌کند؛ لعان می‌گویند. بعد از این عمل آن مرد و زن حرام ابدی می‌شوند و دیگر امکان زندگی زناشویی در کنار هم را نخواهند داشت. این مطلب در آیات ۶ تا ۹ سوره نور ذکر شده است‏. خداوند فرموده است:  «وَالَّذِینَ یَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُمْ شُهَدَاءُ إِلَّا أَنْفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِینَ وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَیْهِ إِنْ کَانَ مِنَ الْکَاذِبِینَ وَیَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْکَاذِبِینَ وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَیْهَا إِنْ کَانَ مِنَ الصَّادِقِینَ[نور/۹-۶] و کسانى که به همسران خود نسبت زنا مى‏ دهند و جز خودشان گواهانى [دیگر] ندارند هر یک از آنان [باید] چهار بار به خدا سوگند یاد کند که او قطعا از راستگویان است و [گواهى در دفعه] پنجم این است که [شوهر بگوید] لعنت‏ خدا بر او باد اگر از دروغگویان باشد و از [زن] کیفر ساقط مى ‏شود در صورتى که چهار بار به خدا سوگند یاد کند که [شوهر] او جدا از دروغگویان است و [گواهى] پنجم آنکه خشم خدا بر او باد اگر [شوهرش] از راستگویان باشد.»
برخی از احکام لعان
۱- اولین شرط لعان این است که شوهر می‌بایست؛ به همسر دائم و عفیفه خود نسبت زنا بدهد یا ادعا کند که این فرزندی که از همسرم به دنیا آمده، فرزند من نیست.
۲- بعد از لعان و حتی بدون جاری شدن صیغه طلاق، زن و شوهر از هم جدا شده و به یکدیگر حرام می‌شوند و تحت هیچ شرایطی دیگر نمی‌توانند با یکدیگر وصلت شرعی داشته باشند.
۳- مرد با لعان کردن در اصل نمی‌گذارد که حدّ قذف(۸۰ شلاق) را بخورد؛ ولی به قیمت از هم پاشیده شدن زندگی زناشویی‌اش برای همیشه.
۴- اگر لعان به رد کردن نسبت فرزندی پدری با بچه‌ایصورت بگیرد؛ بعد از این عمل فرزند از ارث پدر محروم می‌شود.
۵- از آن جهت که زن، بعد از نسبت دادن مرد، خدا را شاهد می‌گیرد و قسم می‌خورد که مرد دروغگوست؛ این نسبت را بر خود روا ندانسته و آن را انکار می‌کند. در چنین شرایطی زن هیچ حد یا سنگساری را تحمل نخواهد کرد.[۵]
کیفیت لعان
کیفیت لعان به این ترتیب است:
۱-  زن و شوهر در حضور حاکم شرع، به حالت قیام می‌ایستند.
۲ - مرد پس از تکرار ادعای خود، چهار بار می‌گوید: «اُشْهِدُ بِاللَّهِ اَنّی‌ لَمِنَ الصَّادِقینَ فیما قُلتُ» یعنی: خدا را گواه  می‌گیرم که در ادعای خود (نسبت به زنا یا نفی نسبت فرزندی) صادق و راستگو هستم.
۳- سپس یک بار می‌گوید: «لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَیَّ انْ کُنْتُ مِنَ الْکاذِبینَ» یعنی: اگر در ادعای‌ خود دروغگو باشم، لعنت خدا بر من باد.
۴ - اگر زن ادعای مرد را قبول نداشته باشد، چهار بار می‌گوید: «اُشْهِدُ بِاللَّهِ انّهُ لَمِنَ الکاذِبینَ فی‌ مَقالَتِهِ» یعنی: خدا را گواه می‌گیرم که او(شوهر)  در ادعای خود دروغگو است.
۵ - آن گاه می‌گوید: «اِنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَیَّ انْ کانَ مِنَ الصَّادِقینَ» یعنی: اگر او در ادعای خود راستگو باشد، خشم خدا بر من باشد.[۶]
چرایی این حکم شرعی
از آنجا که دیدن همسر در حالت انجام عمل منافی عفت، ضربه بزرگی بر پیکره خانواده و به خصوص شوهر وارد می‌سازد؛ باید این حق را به شوهر داد که از همسر خود شکایت کند. اگر حکم لعان وجود نداشت؛ این شکایت به دلیل عدم وجود شاهدان عادل، به بن بست می‌کشید و حتی این مرد بود که می‌بایست هشتاد ضربه شلاق را تحمل کند. پس قرار دادن لعان برای جلوگیری از اجرای حدّ بر مرد وضع شده است.
اگر زن هم بی‌گناه باشد و مطالب بیان شده توسط مرد، دروغ باشد؛ زن با شهادت دادن و قسم خوردن از پاکدامنی خود دفاع می‌کند و هیچ حکمی علیه زن به اجرا گذاشته نمی‌شود؛ ولی چون این زندگی پس از نسبت دادن مرد به همسرش دیگر ارزشی ندارد؛ تنها اثر لعان، قطع پیوند زناشویی بین زن و مرد است.
کلام آخر
عده‌ای به گمان آنکه زن بعد از لعان شوهر سنگسار می‌شود؛ این شبهه را مطرح می‌کنند که چگونه یک مرد می‌تواند هم نسبت زنا به همسری پاکدامن بدهد و هم با پنج جمله، جان آن زن را بستاند؟ آنها با این شبهه، به اسلام تاخته و آن را مخالف حقوق زنان معرفی می‌کنند. در حالی که اسلام هیچگاه چنین چیزی نگفته است. همچنانکه دیده شد بعد از اتمام لعان، نه مردی شلاق می‌خورد و نه زنی سنگسار.
پی‌نوشت
[۱] الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب‏،  دار الکتب الإسلامیة، تهران،  ۱۴۰۷ ق‏، ج۲، ص۳۵۸.
[۲] زبدة الأحکام امام خمینی(قدس‌سره)، سازمان تبلیغات اسلامى، تهران، ۱۴۰۴ق، ص۲۳۱.
[۳] لسان العرب‏، ابن منظور، محمد بن مکرم‏، دار الفکر، بیروت‏،  ۱۴۱۴ ق‏، ج۱۳، ص۳۸۷.
[۴] قاموس قرآن، قرشی بنابی، علی‌اکبر، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ج‏6، ص195.
[۵] رک:  المختصر النافع، محقق حلی، مؤسسه البعثه، قم، ۱۴۱۶ق، ص۲۸۴.
[۶] همان.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی