به تازگی آقای اللهیاری با استناد به حدیثی که ادعا می کند از امیر مومنان(علیهالسلام) است، سعی کرده انقلاب اسلامی را زیر سوال ببرد. اما این حدیث با اشکالات بسیار سندی و دلالی روبروست.
به تازگی ویدئویی از آقای حسن اللهیاری منتشر شده که در آن با استناد به حدیثی به نام «شروسی شماسی» که ادعا میکند از امیرمومنان(علیهالسلام) صادر شده است، سعی کرده مشروعیت انقلاب اسلامی را زیر سوال ببرد. جدا از سخنان ناروایی که این شخص معلومالحال در شبکه ماهوارهای خود میگوید، بررسی این حدیث قطعا بر عهده پژوهشگران حوزوی و متخصصان علوم حدیث است. لذا عدهای از طلاب حوزه علمیه، پس از اطلاع از این ماجرا به سراغ یکی از اساتید خارج فقه حوزه علمیه قم(حجت الاسلام و المسلمین حسن زاده لیله کوهی) رفته، مطلب را جویا شدند. ایشان هم نکاتی را فرمودند که در ادامه تقدیم میگردد. از آن جایی که اصل ویدئوی اللهیاری[1] حدودا یک ساعت و چند دقیقه است و ممکن است همه خوانندگان گرامی فرصت نکنند آن را ببینند، لازم است قبل از آغاز نقد، اهمّ گفتههای او را از نظر بگذرانیم:
1. شروسی شماسی که در حدیث مورد نظر به عنوان فردی زندیق و فاجر معرفی شده، همان امام خمینی است! (نعوذ بالله)
2. او ادعای امامت میکند!
3. فتوا به استحلال فروج انجام می دهد! (یعنی اعلام میکند زنا، حلال است!)
4. از خراسان خروج میکند!
5. دین پهلوی را نابود میکند!
6. افاک اثیم است!
7. ندای جمهوریت سر میدهد!
اما نکاتی که استاد حسن زاده لیله کوهی فرمودند:
الف) ایشان ادعا میکند این حدیث دو طریق دارد:
1. از سلیم بن قیس هلالی، از حذیفه یمانی، از سلمان فارسی، از امیر مومنان(علیهالسلام)
2. از زاره، از محمد بن مسلم، از امام صادق(علیهالسلام) از امیر مومنان(علیهالسلام)
نکتهای باید توجه داشت این است که این حدیث به اصطلاح حدیثی مرفوع(یعنی حدیثی که همه روات آن تا معصوم مشخص نیست) است و حدیث مرفوع اعتبار چندانی ندارد. یعنی مشخص نیست چه کسی از جناب زراره حدیث را برای ما نقل کرده است. از طرفی در طریق دیگر، سلیم بن قیس به عنوان فرد انتهای سند معرفی شده است(یعنی نزدیک ترین فرد به ما از حیث زمانی) در حالی که کتاب سلیم بن قیس( اسرار آل محمد ) در دسترس است و ایشان اگر چنین مطلبی را گفته بود، باید در کتابش میآمد.
ب) کتابی که ایشان این مطلب را از آن نقل می کند، کتاب «الزامالناصب» جناب استرآبادی است در حالی که ما هر چه گشتیم چنین کتابی را نیافتیم! آری؛ کتابی که الزام الناصب نام دارد، نوشته مرحوم حائری یزدی است که به راحتی در کتابخانهها و اینترنت یافت میشود! هر چند به نظر میرسد منظور ایشان کتاب «انسابالنواصب» مرحوم استرآبادی است که به اشتباه آن را الزام الناصب اعلام کردهاند!
پ) اگر منظور ایشان کتاب «انساب النواصب» باشد، باید گفت نویسنده این کتاب در قرن یازدهم میزیسته است. یعنی بین جناب استرآبادی و زراره و یا سلیم بن قیس، چند صد سال فاصله است! و باز هم باید به دنبال سلسله رواتی گشت که این حدیث را برای جناب استرآبادی نقل کردهاند.
ت) ایشان ادعا میکند «شروسی شماسی» فردی است که(یخرج من بلاد خراسان) یعنی از خراسان خارج میشود. در حالی که حضرت امام خمینی(رحمهاللهعلیه) اهل خمین بودند و قیام را نیز از قم آغاز کردند نه خراسان!
ث) در بخش دیگری از سخنانش میگوید: شروسی شماسی از فرزندان سیکهای هندی است. در حالی که نسب حضرت امام خمینی(رحمهاللهعلیه) کاملا مشخص است و به هیچ عنوان چنین مطلبی درست نیست. بر اساس شجره نامه تنظیمی حشمتالله ریاضی یزدی که در انتهای کتاب خاطرات آیتالله پسندیده آمده است، جد سیزدهم امام خمینی(رحمهاللهعلیه) به نام سیدحیدر موسوی صفوی اردبیلی کردی که از طرف پدر و مادر هر دو سید حسینی بود، در سال 766 از طرف عارف بزرگ میر سیدعلی همدانی جهت ارسال پیام نور و عرفان از ایران عازم کشمیر میشوند و اجداد حضرت امام(رحمهاللهعلیه) در آن جا به کار تبلیغ دین به جد و جهد پرداخته و در این راه بعضا جان را فدا کرده و به فیض شهادت نائل آمدهاند تا اینکه مرحوم سیداحمد جدّ حضرت امام(رحمهاللهعلیه) عازم عتبات عالیات و نجف میشوند و از آنجا به ایران -خمین- میآیند.[2] اگر قرار باشد هر کسی به هر جایی میرود، ملیت و نسبش نیز تغییر کند، پس خود آقای اللهیاری هم آمریکایی و از فرزندان آبراهام لینکولن است! زیرا چند سالی است در آمریکا ساکن است!
ج) در متنی که ایشان میخواند آمده است: (یهدم الدین البهلوی) یعنی «شروسی شماسی» دین پهلوی را نابود می کند! در حالی که نه محمدرضا داعیه حکومت بر اساس دین داشت که نابودی رژیمش، محو دینش محسوب شود و نه حضرت امام، دین پهلوی! را نابود کردند. بلکه قیام حضرت امام خمینی(رحمهاللهعلیه) در هم شکستن حکومت پهلوی بود نه دین پهلوی!
چ) در جای دیگری از متن مدعای اللهیاری آمده است: (و ینادی بالجمهوریة) یعنی شروسی شماسی ادعای جمهوریت می کند! در حالی که اگر کسی کمترین آشنایی با فقه اللغة و مباحث ترمینولوژی داشته باشد، میداند که در آن زمان( زمان صدور حدیث ادعایی ) به هیچ عنوان کلمه جمهوریت به عنوان کلمهای که دلالت بر مردم سالاری و دموکراسی بکند، به کار نمیرفته است! نهایت چیزی که آن زمان مطرح بوده، اصطلاح اهل حلّ و عقد بوده است.
ح) اگر کسی خوب دقت کند، میبیند که ایشان در ابتدای صحبتش وانمود میکند که از روی کتاب متن را میخواند و در انتهای برنامه نیز کتاب را میبندد. در حالی که در هنگام خواندن هر چند دقیقه یکبار برگههای کاغذ A4 را بر میدارد و کنار میگذارد! کاملا واضح است که متن را از روی کتاب نمیخوانده است و متنی که قرائت میکرد، مندرج در همین کاغذها بوده است و این ظاهر سازی تنها تکنیکی روانی برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطب است.(تا مخاطب در مستند بودن مطلب تردید نکند)
خ) دوربین فیلمبرداری طوری تنظیم شده که تنها یکسوی کتاب مشخص باشد، تا مخاطب نتواند تشخیص دهد که آیا ایشان متن را از روی کتاب میخواند یا چیز دیگری؟! اگر ایشان واقعا یقین دارد که مطلبش کاملا مستند است، چرا کتاب را نشان مخاطب نمیدهد تا مخاطب هم در ضدیت با جمهوری اسلامی با او همراه شود؟ به ویژه آنکه ایشان در بسیاری از مواقع، متن کتابها را با زوم نزدیک دوربین به مخاطب نشان میدهد تا بیننده از صحت و سقم ادعایش مطمئن گردد!
د) ایشان ادعا میکند جماعت دجالیه! (تعبیری که برای انقلابیون شیعی به کار میبرد!) حدیث شروسی شماسی را نابود کردهاند. در حالی که هر انسان عاقلی میداند اساسا چنین کاری ممکن نیست. زیرا کتابهای دینی در مناطق مختلف جهان چاپ میشود و اساسا مراکز اصلی چاپ کتب اسلامی نه در ایران که در لبنان و مصر است! چگونه جمهوری اسلامی توانسته همه مراکز چاپ و چاپخانهها و انتشاراتیهای جهان را بخرد تا از نشر این کتاب جلوگیری کند! این ادعایی است که هر انسانی با هر میزان بهرهمندی از عقل به آن میخندد! در ضمن، کتاب انساب النواصب جناب استرآبادی که بنا بر ادعای ایشان این حدیث در آنجاست، اکنون هم در کتابخانه نسخ خطی آستان قدس رضوی وجود دارد و هم در کتابخانه امیرالمومنین نجف اشرف! شاید جماعت دجالیه فراموش کردهاند این حدیث را از آن جا هم پاک کنند! البته در فضای اینترنت هم این کتاب یافت میشود و ما آن را از این لینک دانلود کردیم!
ذ) ایشان ادعا میکند: (و یدعی الامامة) یعنی شروسی شماسی ادعای امامت میکند! در حالیکه حضرت امام خمینی(رحمهاللهعلیه) هیچگاه ادعای امامت نکردند! و همواره میفرمودند: به من خدمتگزار بگویید بهتر از این است که رهبر بگویید. و نیز هر کس از ایشان تعریف و تمجید نابجایی میکرد، به سختی برخورد میکردند! لقب امام را نیز آقای دکتر روحانی اولین بار برای ایشان به کار برد!
ر) در جای دیگری از متن مدعای اللهیاری چنین آمده است: (افّاک اثیم) یعنی شرّوسی شمّاسی افاک اثیم(دروغگوی گناهکار و زشت کردار) است. در حالی که کسانی که امام را از نزدیک میشناختند نه از ایشان افکی دیدند و نه اثمی! یعنی ایشان در طول عمرش نه دروغی گفت، نه غیبتی کرد و نه ظلمی به کسی!
ز) نکته تاسف بار ماجرا آنجاست که شروسی شماسی را کسی معرفی میکند که فروج نساء را حلال اعلام میکند! آیا معاند ترین دشمنان جمهوری اسلامی ایران میتوانند چنین نسبتی را به حضرت امام خمینی(رحمهاللهعلیه) بدهند؟ از این هم که بگذریم تاریخ انقلاب و رهبری امام کاملا مشخص است. آیا در طول دوران نهضت و پس از پیروزی انقلاب چنین اتفاقی افتاد؟؟!
کنار هم گذاشتن موارد فوق میتواند اطمینان ایجاد کند که حدیث مذکور دارای اشکالات جدی است. هر چند ما همچنان مشغول کار پژوهشی روی حدیث هستیم و از آقای اللهیاری هم تقاضا میکنیم اگر سند و منبع دیگری برای حدیث دارند، معرفی کنند.
در پایان از همه خوانندگان گرامی تقاضا میکنیم اگر حدیثی از کسی شنیدند، سندش را نیز طلب کنند تا هر کسی هر چه خواست به معارف معصومین(علیهمالسلام) نسبت ندهد.[3]
________________________________________
پینوشت:
[1]. ویدئو در یوتیوب.
[2]. http://www.imam-khomeini.ir/fa/c76_15296
[3]. سایت فتن.