
شرحی مفید
تاریخ وقوع: شکست نظامی امریکا در ایران «طبس» (1359 ش)الم تر کیف فعل ربک باصحاب بالفیل، الم یجعل کیدهم فى تضلیل و أرسل علیهم طیراً أبابیل، ترمیهم بحجارة من سجّیل فجعلهم کعصفف مأکول .
آیا ندیدى که پروردگارت با صاحبان فیل چه کرد؟ آیا کید و تدبیرى که براى خرابى کعبه اندیشیدند خراب نکرد؟- و بر هلاک آنها مرغان ابابیل را فرستاد تا آن سپاه را به سنگهاى سجیل (دوزخى ) سنگباران کردند و تنشان را چون برگهاى خرد شده گردانید.
براستى که انقلاب اسلامى گسترده شگرفى از تاریخ است که در بستر آن سنتهاى الهى تاریخ با اعجازى خاص تجلى مى یابند و قانونهاى تاریخى در آن عرصه، نمود و نمایش مى یابند تا همگان به چشم دل دریابند که هرگز براى سنت خداوندى تبدیل و تغییرى نیست براستى عبرت گرفتن از تاریخ که در قرآن به آن توصیه و تاءکید شده است یک ضرورت است؛ اما این امر در ذهن تحلیلگران غرب که قدرت راه، محور حرکات سیاسى خویش قرار داده اند و در محاسبات خویش توازن اسباب مادى را در پدیده هاى هستى اصل مى دانند نمى گنجد تاریخ عرصه پیروزى حق بر باطل است به مصداق آیه مکروا و مکرا و مکرنا مکرا و هم لا یشعرون تمامى کید و فریبها به سوى خود آنان برمى گردد، چرا که همه جریانات به طرفى واحد حرکت مى کند، و این جهت واحد جهت حقّ است، عدم درک حقانیت حق مثل سرنوشت یاران فیل است که به سنگهاى سجیل گرفتار آمدند و چوبان برگهاى خرد شده بر زمین افتادند.
قرآن هدف از بیان سرگذشت پیشینیان را این مى داند که نتایج آنها مورد تفکر و جمعبندى قرار گیرد (فاقصص القصص لعلهم یتفکرون ). لذا واقعه طبس مى تواند عظمت الهى و امدادهاى غیبى را براى مردم آشکار کند و درس عبرتى براى آیندگان تاریخ شود. ماجراى طبس یکى از رسواترین و مفتضحانه ترین توطئه هاى شکست امپریالیسم آمریکا علیه انقلاب اسلامى ایران است، بدون شک ماجرایى که در طبس به وقوع پیوست و با شکست مزدوران آمریکایى مواجه شد، یکى از معجزات بزرگ قرن به حساب مى آید، زیرا شیطان بزرگ آمریکا با تمامى توان و با سود بردن از دقیق ترین و پیچیده ترین امکانات نظامى و با تدارک همه جانبه و هماهنگى کلیه عوامل داخلى و خارجى به بهانه آزادى جاسوسان خود در ایران، اما در حقیقت به قصد درهم شکستن انقلاب و نابود ساختن نظام جمهورى اسلامى ایران، تهاجم خود را آغاز کرد.سران کاخ سفید و مقامات پنتاگون از موفقیت این عملیات کمال اطمینان را داشتند، چرا که به زعم باطل خود هیچ عامل و نیرویى را در شکست عملیات خود دخیل نمى دانستند؛اما از آنجایى که خداوند همواره حافظ این ملت و انقلاب بوده است، در طبس نیز امدادهاى غیبى او عینیت یافت تا بار دیگر بر طاغوتیان زمان ثابت شود که اراده الهى بر هر چیزى تعلق بگیرد، شدنى است .
انگیزه و زمینه هاى تجاوز آمریکا:
1- پس از انقلاب دوم (فتح لانه جاسوسى ) و شکست توطئه هاى مزورانه آمریکا در نفوذ و رسوخ و نهایتا مسخ انقلاب اسلامى از درون و افشاء دستهاى خیانتبار همساز با شیطان بزرگ و به اسارت گرفتن آنها، تهدیدات نظامى و تحریم اقتصادى از ابتدایى ترین اقدامات جهت غلبه بر این پیروزى بزرگ و شکست دادن این نصر الهى بود. تمام همپایگى هاى شیطان بزرگ در این توطئه ها با آمریکا همدلى و همکارى داشتند.تبلیغات در جهت این دو توطئه ابتدا بر روى مداخله نظامى تمرکز یافت و به اوج خود رسید و چون دشمن از این توطئه نتیجه اى نگرفت، به تشدید تبلیغات بر مسأله تحریم اقتصادى و بسط آن در تمامى کشورهاى هم پیمانش پرداخت و این دو به علت بود:
اول: آنکه آخرین حیلت دشمن بود،
دوم: انحراف اذهان و افکار عمومى از احتمال حمله نظامى . تا اینکه زمینه ذهنى مردم از مساءله منحرف و دشمن خارجى فراموش گردد به مشکلات داخلى و مسائل اقتصادى معطوف شود.
2- از اهم زمینه هایى که موجبات این تهاجم را فراهم ساخت مى توان شکست کوششهاى دیپلماتیک و طرحهاى آمریکا جهت آزاد سازى جاسوسان خود را نام برد(ماءموریت افرادى چون رمز کلارک، هانس، حبیب شطى، بنى صدر و قطب زاده ).
3- در خلال تلاشهاى دشمن و عوامل و ایادى آمریکا، یعنى گروهکهاى چپ و راست و منافق، این بار نیز به خاطر حفظ سنگر دانشگاه و مخالفت با تعطیل شدن آن و تقابل با انقلاب فرهنگى، با راه انداختن هیاهوى بسیار به جنگ و جدال و خونریزى و سنگربندى مشغول شدند و آن چنان ماهرانه جو را آماده ساختند که گویى این بخش نیز جزیى از طرح کلى تجاوز نظامى بوده است.
4- آتش افروزهاى رژیم بعث عراق در مرزهاى خود با ایران و غائله کردستان، شگفتى ماجراى تجاوز وقتى روشن مى شود که بدانیم دولت تجاوزگر آمریکا در رابطه با چنین مأموریتى متجاوز از پنج ماه تمام در صحراهاى آریزونا (جایى که تقریبا کویر ایران را داراست) تعلیمات پیچیده و فشرده اى را به کماندوهاى خود داده بود و از پیچیده ترین تکنیکهاى نظامى اعم از تسلیحات نظامى و دفاعى تا صنایع مدرن هواپیمایى استفاده کرده و بودجه نامحدودى را براى این عملیات اختصاص داده بود. سازمان هواشناسى آمریکا وضع جوى ایران بخصوص منطقه فرود در صحراى طبس، را کاملا مورد پیش بینى علمى قرار داده بود و به علت این که هواى آن شب مهتابى بود، ورد هر نوع هواى غیرمطلوب و وقوع طوفان بعید به نظر مى رسیده است.
شرح ماجرا:
تسخیر لانه جاسوسى امریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام و به اسارت گرفتن 53 نفر آمریکایى در 13 آبان که به تعبیر حضرت امام رضوان الله تعالى علیه ، انقلاب دوم ، یکى از بزرگترین اقداماتى بود که پس از پیروزى انقلاب اسلامى علیه شیطان بزرگ انجام پذیرفت .مهمترین نتیجه این اقدام انقلابى و شجاعانه این بود که تمام محرومان و مستضعفان سراسر جهان که جراءت نفس کشیدن نداشتند و خیال نمى کردند و مى شود با امریکا درافتاد، جراءت پیدا کردند علیه منافع استکبارى و ضد انسانى شیطان بزرگ بپاخیزند. گویاترین تعبیر در این باره فرمایش حضرت امام ره است که فرمودند:عمده این است که این خوفهایى که اینجا ایجاد کردند در دل ملتها، این شکسته شود...ارزش این عمل این است که شکسته شد آن بت بزرگى که براى ملتها تراشیده بودند.از آنجایى که این عمل شجاعانه و بزرگ حیثیت ابرقدرتى امریکا را زیر سؤ ال برد، و ابهت این بت بزرگ شکسته شد، سردمداران کاخ سفید بلافاصله پس از اطلاع از تسخیر لانه جاسوسى ، به موازات کوششهاى دیپلماتیک ، مساءله تجاوز نظامى به جمهورى اسلامى ایران را در دستور کار خود قرار دادند.برژیسکى که در آن زمان مشاور امنیت ملى جیمى کارتر رییس جمهور وقت آمریکا بود، در این باره گفته است: اگر چه از ابتداى گروگانگیرى افرادمان، تا اتخاذ تصمیم نهایى براى نجات آنها، حدود پنج ماه به طول انجامید، اما برنامه ریزى جهت انجام یک عملیات نجات، بزودى پس از ماجرا آغاز شد. درست دو روز بعد از واقعه، مرحله اول، عملیات با تلفنى که من به هارولد براون وزیر دفاع کردم، شروع گردید، من از او خواستم که به رییس ستاد مشترک ارتش دستور دهد، تا یک برنامه جهت عملیات نجات طرحریزى کند. در راستاى پیاده شدن دستور یاد شده ، یک ماه پس از فتح جاسوسى، نود نفر از کماندوهاى امریکایى به ایالت آریزوناى آمریکا اعزام شدند تا آخرین مرحله تمرین و آموزش خود را تحت شرایط موقعیت مشابه ایران بگذرانند. از سوى دیگر گروههاى ویژه سرى که براى پشتیبانى و تدارک وسایل تکمیلى طرح، در نظر گرفته شده بودند، مخفیانه وارد ایران شدند و با گروهکهاى ضد انقلاب اسلامى تماس گرفتند. نظامیان آموزش دیده آمریکایى، در اواخر آذر ماه 1358 عازم کشور مصر شدند و در پایگاهى در نزدیکى قاهره استقرار یافتند. برژیسکى میگوید: روز 11 آوریل (22 فروردین ) ماه بوده جیمى کارتر به من گفت که وى خواستار تشکیل یک جلسه اضطرارى شوراى امنیت ملى است. او در پاسخ سئوال من که دلیل تشکیل آن جلسه را پرسیدم، گفت: که به نظر وى زمان اقدام فرا رسیده است. کارتر جلسه یاد شده را با این سخنان آغاز کرد؛ که به نظرم امکان خلاصى گروگانها بسیار بعید به نظر مى رسد و ما بایستى حاکمیت خود را اعمال کنیم و حالا وقت آن است که عمل مناسب انجام پذیرد و جدول زمانى آن هم تهیه شود. رییس جمهور در دنباله سخنانش ادامه داد ما مى بایستى براى آزادى گروگانها وارد عمل شویم و عملیات مى بایستى در اولین فرصت ممکن آغاز شود. رئیس ستاد مشترک ارتش ژنرال جونز، تاریخ 4 اردیبهشت را مناسبترین زمان شروع عملیات اعلام کرد. بدین ترتیب غروب روز سه شنبه 4 اردیبهشت 1359 تعداد شش فروند هواپیماى 130 - C امریکایى، نود نفر کماندوى این عملیات را که امریکائیها نام آن را نور سبز یا دلتا انتخاب کرده بودند، از قاهره به نام هواپیمابر نیمیتز NIMITZ در دریاى عمان و نزدیک آبهاى ایران منتقل کردند. نیمه شب پنجشنبه 4 اردیبهشت ماه مطابق با ساعت 13 به وقت واشنگتن هواپیماهاى مذکور و هشت فروند هلى کوپتر نفربر از عرشه ناو هواپیمابر نیمیتز برخاستند و با پرواز در ارتفاع کم راهى ایران شدند طبق نقشه مى بایست هواپیماها و هلى کوپترها در فرودگاه شماره 1 واقع در صحراى طبس فرود آیند، سپس هلى کوپترها، کوماندوها را به اطراف تهران منتقل کنند تا از آنجا با کامیونها و خودروهایى که از قبل توسط عمال داخلى و نفوذى امریکا آماده شده بودند، به اطراف جاسوسخانه انتقال یابند.پس از ورود به حریم ایران اسلامى، یکى از هلى کوپترها در 120 کیلومترى شهر راور کرمان دچار نقص شد و ناگزیر فرود آمد. سرنشینان این هلى کوپتر دیگرى منتقل شدند که پس از طى مسافتى دستگاه هیدرولیک این هلى کوپتر نیز از کار افتاد، اما توانست خود را به ناو هواپیمابر نیمیتز برساند. در هر صورت، شش فروند هواپیماى 130 - C و شش فروند هلى کوپتر در محل مورد نظر واقع در صحراى طبس در تاریکى شب فرود آمدند. در حال سوختگیرى هلى کوپترها براى اجراى مرحله بعدى عملیات، یکى دیگر از آنها دچار نقص فنى شد. با از کار افتادن این هلى کوپتر، تمام برنامه هاى امریکاییها به هم خورد زیرا آنها با محاسباتى که انجام داده بودند، براى انجام مرحله بعدى عملیات حداقل به شش فروند هلى کوپتر نیاز داشتند. موقعیت به ناو نیمیتز و از آنجا به کاخ سفید گزارش شد و از رئیس جمهور کسب تکلیف شد کارتر دستور توقف عملیات و عقب نشینى را صادر کرد؛ اما سپاه شیطان در چنگال عذاب الهى گرفتار شد. آن هنگام که آمریکاییها قصد بازگشت کردند توفانى از شن برخاست، هواپیماها و هلى کوپترهاى آمریکایى، در حال برخاستن از زمین دچار مشکل شدند، یک هواپیما و یک فروند هلى کوپتر با هم برخورد کردند و هر دو آتش گرفتند. در اثر حادثه، هشت تن از امریکاییها در آتش عذاب الهى سوختند و بقیه پنج فروند هواپیماى 130 - C نیز از خاک ایران اسلامى فرار کردند. برژیسکى حالت کارتر را پس از صدور دستور توقف عملیات و عقب نشینى و آتش گرفتن هواپیما و هلى کوپتر امریکایى چنین توصیف کرده است: وى بعداً سرش را میان دو دستش گرفت و به مدت چند ثانیه روى میز گذاشت. من فوق العاده اى دلم براى وى سوخت! همین طور براى کشورم! ساعت 15، 5 (پنج و پانزده دقیقه ) بود که کارتر خبر دیگرى مبنى بر خورد یک هلى کوپتر با یک هواپیماى 130 - C و آتش گرفتن آنها از ژنرال جونز دریافت کرد. این برخورد همراه با تلفات جانى بوده است. کارتر با شنیدن این خبر به مانند مار زخمى به خود پیچید و آثار درد و نگرانى بر تمامى صورت او آشکار شد.
صدور فرمان بمباران هلى کوپترهاى به جا مانده توسط بنى صدر پس از فرار امریکاییها از ایران، کاخ سفید اعلام کرد که امریکا در عملیاتى در صحراى طبس جهت آزادى جان گروگانهاى اسیر در ایران، با شکست روبرو شده است. اعلامیه کاخ سفید حاکى از آن بود که اسناد سرى و مهمى در درون هلى کوپترها به جاى مانده است. پس از گذشت مدت زمانى کوتاه از پخش این اعلامیه از جانب کاخ سفید، به دستور مستقیم بنى صدر که در آن زمان سمت فرماندهى کل قوا را داشت، هلى کوپترهاى به جا مانده بمباران شدند و اسناد سرى و مهم باقى مانده در آتش سوختند و محمد منتظر قائم فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامى یزد نیز که در منطقه از هلى کوپترها حفاظت مى کرد، به شهادت رسید. بهانه بنى صدر براى انهدام هلى کوپترها این بود که دیگر امریکائیها فرصت مجدد جهت استفاده از آنها را به دست نیاورند! در حالى که حتى اگر چنین احتمالى مى رفت، باز کردن وسایل و قطعات حساس پروازى کافى بود که آنها را از پرواز باز دارد. از بین بردن اسناد و مدارک به جا مانده که به طور قطع شامل اسناد و مدارک مربوط به ادامه طرح و برنامه هاى امریکائیها پس از انجام مرحله اول عملیات بود و همچنین اسامى عوامل مزدور داخلى و جاسوسانى که مى بایست طى این عملیات با امریکائیها همکارى کنند، خود واقعه مهمى است.
نکات برجسته دیگر درباره حمله نظامى امریکا
نکات مهم دیگرى که از مطالعه اسناد و مدارک به دست آمده و گزارشها و مقالات نوشته شده حاصل شده است به شرح زیر مى باشد:
1 - امریکا در واقعه طبس از آخرین امکانات نظامى و تکنیکهاى جنگى استفاده کرد به طورى که براى یک چنین عملیاتى از طرف کنگره امریکا بودجه هنگفتى در نظر گرفته شده بود.
2 - هلى کوپترهایى که براى آزادى جاسوسان امریکایى در نظر گرفته شده بودند، طبق ارزیابى متخصصان امریکایى از بهترین نوع هلى کوپترها و از آخرین مدل آنها بود. بنابراین مساءله از کار افتادن آنها در جریان عملیات کاملا غیرمترقبه بوده است.
3 - شبى که عملیات نجات در آن به وقوع پیوست مهتابى بود و معمولا در این شبها از توفان و بادهاى تند خبرى نیست و علاوه بر این ، بر اساس پیش بینى هاى علمى اداره هواشناسى امریکا، در شب عملیات ، هواى کویر بالا پیش بینى شده بود.
5 - تهیه کننده وسایل نقلیه اى که مى بایست امریکاییها را از اطراف تهران به لانه جاسوسى جابجا کند، یک مزدور خود فروخته به نام على اسلامى وابسته به حزب منحله مسلمان بوده است.
6 - کشورهاى مصر، عربستان سعودى ترکیه ، عمان و پاکستان در طى این عملیات امکانات خود را در اختیار امریکا قرار داده بودند.
7 - با توجه به حساسیت شوروى (سابق ) درباره تحرکات امریکاییها و زیر نظر داشتن دائم آنها، بدون شک این عملیات با توافق و هماهنگى شوروى (سابق ) انجام شده بود.
8 - جهت فرود اضطرارى هلى کوپترها و هواپیماهاى 130 C، 14 منطقه در تهران و حوالى آن در نظر گرفته شده بود.
9- در شب حادثه طبس ، چراغهاى ورزشگاه شهید شیرودى روشن بوده است.
10 - على اسلامى تهیه کننده اصلى کامیونها جهت حمل امریکاییها به تهران ، قبل از اشغال لانه جاسوسى در رابطه با به راه اندازى تظاهرات علیه امام ره و انقلاب اسلامى با سفارت امریکا همکارى نزدیک داشته است.
11 - مزدوران رژیم صهیونیستى در جریان طراحى حمله به طبس نقش بسیار فعالى داشته اند. به طورى که از تجربیات طراحان نقشه حمله به فرودگاه انتبه در اوگاندا از جمله شیمون پرز، استفاده فراوانى شده بود.
به هر حال آنچه در طبس واقع شد، بدون شک مصداقى دیگر بر سوره فیل بود و 5 اردیبهشت 1359 عام الفیل دیگر و کارتر مظهر استکبار جهانى ابرهه اى دیگر، و عنایت و لطف و مرحمت خداوندى بر مؤ منان گسترده . آنچه گذشت نه تنها یک واقعه ساده و زودگذر و فراموش شدنى نبود، بلکه تمثیلى و ذکرى است همیشگى و ماندنى براى کسانى که با چشم دل خویش جز آنچه هست مى بینند و تذکار دیگرى است بر اثبات قدرت فائقه و تامه الهى و بر وهن و سستى کید و مکر دشمنان خدا.