وبگاه عالی نیوز

در صورت دسترسی به اینترنت؛ آدرس را کلیک فرمایید

وبگاه عالی نیوز

در صورت دسترسی به اینترنت؛ آدرس را کلیک فرمایید

آخرین اخبار از خبرگزاریها:
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف:

و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الي رواة حديثنا فانهم حجتي عليكم و انا حجةالله عليهم: ... و اما در رخدادهايي كه پيش مي آيد به راويان حديث ما مراجعه كنيد؛ زيرا آنان حجت من بر شمايند و من حجت خدا بر آنان هستم

آخرین نظرات
  • ۲۳ آذر ۰۰، ۲۰:۴۲ - آفیس 365 برای کسب‌و‌کارها
    جالب بود
  • ۲۳ آذر ۰۰، ۱۹:۲۵ - کناف سقف
    عالی

انتخاب اصلح

حضرت امیرالمومنین(علیه السلام) نیز در توصیه های خود به مالک اشتر، در گزینش کارگزاران، بر اصلح بودن آنها تاکید می کند: «سپس از میان مردم، برترین فرد در نزد خود را براى قضاوت برگزین؛ کسانى که در شبهات از همه محتاط تر، در تمسک به حجت و دلیل از همه مصرتر، کمتر خسته شدن از مراجعه مکرر شکایت کنندگان و در کشف امور از همه شکیباترند؛ به فرماندهى سپاهت کسى را بگمار که نسبت به خدا و پیامبر و امام تو خیرخواه تر از همه، و از همه پاکدل تر، از همه عاقل تر و نسبت به ضعفا، رئوف و مهربانند.»[نهج البلاغه نامه 53]

تاکید بر اصلح در انتخابات یکی از نکاتی است که در هنگام رای دادن باید مد نظر قرار گیرد. دلیل عقلی این اصل آن است که عقل انسان در همه امور، بهترین را انتخاب کرده و انتخاب نماینده یا رئیس جمهور اصلح نیز از این اصل مستثنی نیست. در این نوشتار برآنیم تا بیشتر بحث نقلی این مبحث را تبیین کرده و روایاتی را که به نحوی تاکید بر انتخاب و مقدم شدن اصلح دلالت دارند را در اینجا ذکر کنیم.
1_ در سخنان و سیره پیامبر گرامى اسلام(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(علیهم السلام) نسبت به اصل «انتخاب اصلح» تاکید شده است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در این زمینه مى فرمایند: «من تقدّم على المسلمین و هو یرى أنّ فیهم من هو افضل منه، فقد خان اللَّه و رسوله و المسلمین؛[1] کسى که چیزى از امور مسلمین را بر عهده گیرد، سپس فردى را عهده دار کارى کند در حالى که فرد افضل از او را مى یابد، به خدا و رسول او خیانت کرده است.»
2_ در روایتی دیگر می فرمایند: «أیّما رجل استعمل رجلا على عشرة أنفس علم أنّ فی العشرة أفضل ممّن استعمل فقد غشّ اللَّه و غشّ رسوله و غشّ جماعة المسلمین؛[2] هر کس مردى را بر ده تن ریاست دهد و بداند که میان آنها کسى هست که از او برتر است پس با خدا و رسول خدا و جماعت مسلمین تقلب کرده است.»
3_ در جای دیگر می فرمایند: «من تولّى شیئا من امور المسلمین فولّى رجلا شیئا من أمورهم و هو یعلم مکان رجل هو أعلم منه فقد خان اللّه و رسوله و المؤمنین؛[3] هر که‏ متصدى یک کارى از مسلمانان باشد و مردى را بر یکى از کارهایشان بگمارد و بداند جاى مردى که از او عالم تر است، البته که خیانت کرده است به خدا و رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و همه مؤمنان.» 
4_ هم چنین فرمودند: «مَنِ استَعمَلَ عامِلاً مِنَ المُسلِمینَ وَ هُوَ یعلَمُ اَنَّ فیهِم اَولَی بِذلِکَ مِنهُ وَ اَعلَمُ بِکِتابِ اللهِ وَ سُنَّةِ نَبِیهِ فَقَد خانَ اللهَ وَ رَسولَه وَ جَمیعَ المُسلِمینَ؛[4] هر که در میان چند مسلمان یک نفرشان را رئیس قرار دهد و بداند در میان آن چند نفر کسی بهتر و لایق تر و عالم تر به کتاب خدا و سنت نبیش است، به خدا و رسولش و همه مسلمانان خیانت کرده است.» 
5_ پس از فتح مکّه، طولى نکشید که جنگ حُنین پیش آمد و به ناچار، پیامبر خدا و سربازانش باید از مکّه خارج شده، به سوى جبهه جنگ مى‌رفتند. چون مکّه به تازگى از دست مشرکان خارج شده بود، باید فرماندار لایق و با تدبیرى براى اداره آن تعیین مى‌شد که به امور شهر مکّه که مرکز جزیرة‌العرب و مورد توجّه عموم قبایل و اقشار مختلف مردم بود، رسیدگى کند و علاوه بر این، جلوى بى‌نظمى‌هایى را که ممکن بود دشمنان به وجود آورند، بگیرد. پیامبر خدا، در میان همه یاران، جوان 21 ساله‌اى را به نام «عَتّاب بن اسید»، براى این مسئولیت بزرگ برگزید و براى وى فرمان صادر کرد. در این باره، آمده است:
پیامبر خدا، پس از صدور فرمان حکومت مکّه براى عَتّاب، درباره اهمّیت این مسئولیت، خطاب به او فرمود: «اى عَتّاب! مى‌دانى تو را بر چه کسانى گماشتم؟ تو را بر مردمان شهر خدا گماشتم، و اگر براى آنان بهتر از تو سراغ داشتم، او را بر ایشان مى‌گماشتم.»[5] در این جا شاهد مثال جمله «اگر براى آنان بهتر از تو سراغ داشتم، او را بر ایشان مى‌گماشتم» است که پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) تاکید می کند که سبب انتخاب عتّاب، اصلح بودن وی می باشد.
6_ در روایت دیگری آمده: عن أبی عبد الله ع عن أبیه قال: «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ مَنْ ضَرَبَ النَّاسَ بِسَیْفِهِ وَ دَعَاهُمْ إِلَى نَفْسِهِ وَ فِی الْمُسْلِمِینَ مَنْ هُوَ أَعْلَمُ‏ مِنْهُ‏ فَهُوَ ضَالٌّ مُتَکَلِّف‏‏ـ؛[6] امام صادق(علیه السلام) از پدر بزرگوارش از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقل می کنند که فرموند: هرکس با شمشیر بر سر مسلمین بکوبد و آنان را به اطاعت خود بخواند، با آنکه در میان مسلمین داناتر از او باشد، گمراه است و و بی جهت خود را به زحمت انداخته است.»
7_ قَالَ ابی عبدالله (علیه السلام):‏ «مَنْ دَعَا النَّاسَ إِلَى نَفْسِهِ وَ فِیهِمْ مَنْ هُوَ أَعْلَمُ‏ مِنْهُ‏ فَهُوَ مُبْتَدِعٌ ضَالٌّ؛[7] امام صادق(علیه السلام)می فرماید: کسی که مردم را به خود دعوت کند، در حالی که میان مردم، داناتر از او باشد، دعتگذاری گمراه است.»
8_ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)‏: «إِنَّ الرِّئَاسَةَ لَا تَصْلُحُ إِلَّا لِأَهْلِهَا فَمَنْ دَعَا النَّاسَ إِلَى نَفْسِهِ وَ فِیهِمْ مَنْ هُوَ أَعْلَمُ‏ مِنْهُ‏ لَمْ یَنْظُرِ اللَّهُ إِلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ؛[8] پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند: ریاست تنها برای اهلش صلاحیت دارد, پس کسی که مردم را به سوی خود دعوت می کند در حالی که در میان آن ها داناتر از او هست, خداوند در روز قیامت به او نظر نخواهد کرد.»
9_ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ (عَلَیْهِمُ السَّلَامُ)، قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ): مَا وَلَّتْ أُمَّةٌ أَمْرَهَا رَجُلًا قَطُّ وَ فِیهِمْ مَنْ هُوَ أَعْلَمُ‏ مِنْهُ‏ إِلَّا لَمْ یَزَلْ أَمْرُهُمْ یَذْهَبُ سَفَالًا حَتَّى یَرْجِعُوا إِلَى مَا تَرَکُوا؛ [9] هیچ امتی حکومت را در اختیار غیر اعلم قرار نداد مگر این که دائماً امرشان به سوی فرومایگی می رود تا این که به سوی چیزی که ترک کردند برگردند.»
10_ سمعت أباعبداللّه(علیه السلام) یقول: «علیکم بتقوی اللّه وحده لاشریک له وانظروا لأنفسکم فواللّه إنّ الرجل لیکون له الغنم فیها الراعی فاذا وجد رجلاً هو أعلم بغنمه من الذی هو فیها, یخرجه و یجیئ بذلک الرجل الذی هو أعلم بغنمه من الذی کان فیها؛ [10] از امام صادق(علیه السلام) شنیدم که می فرمود: شما را به تقوای خداوندی که واحد است و شریکی ندارد سفارش می کنم، به نفس خودتان توجه کنید، قسم به خدا اگر کسی گوسفندانی داشته باشد و برای آن ها چوپانی به خدمت گرفته باشد و سپس مردی را بیابد که به مصالح گوسفندان او اعلم از چوپان اوست، چوپان خود را اخراج می کند و شخص اعلم را به خدمت می گیرد.»
11_ حضرت امیرالمومنین(علیه السلام) نیز در توصیه های خود به مالک اشتر، در گزینش کارگزاران، بر اصلح بودن آنها تاکید می کند: «سپس از میان مردم، برترین فرد در نزد خود را براى قضاوت برگزین؛ کسانى که در شبهات از همه محتاط تر، در تمسک به حجت و دلیل از همه مصرتر، کمتر خسته شدن از مراجعه مکرر شکایت کنندگان و در کشف امور از همه شکیباترند؛ به فرماندهى سپاهت کسى را بگمار که نسبت به خدا و پیامبر و امام تو خیرخواه تر از همه، و از همه پاکدل تر، از همه عاقل تر و نسبت به ضعفا، رئوف و مهربانند.»[11]
در این کلمات همانطور که به روشنی مشاهده می شود، امیرالمومنین(علیه السلام)دائم از الفاظ «صفت عالی» یا به اصطلاح ادبیات زبان عربی از «افعل تفضیل» استفاده می کند که بیانگر اهمیت و ضرورت انتخاب اصلح از بین گزینه های صالح می باشد.
نتیجه:
با توجه به این روایات، در می یابیم که حضور اصلح و افضل در تمامی امور از مسائلی است که مد نظر شارع نیز بوده و اگر مردم خیر، صلاح و پیشرفت جامعه اسلامی را بخواهند باید برای یافتن گزینه اصلح تلاش کرده و مسائل حزبی و قومی را در انتخاب خود، دخیل نکنند.

پی نوشت:
[1]. الحیاة با ترجمه احمد آرام، چاپ چهارم، ۱۳۸۰، چاپخانه دفتر نشر فرهنگ اسلامی.ج‏2، ص 586
[2]. نهج الفصاحه، پاینده، ابوالقاسم، دنیای دانش، تهران ص 361
[3]. کنز الفوائد و التعجب، ابوالفتح کراجکی، محمد باقر کمره ای، نشر چاپ خانه فردوسی، ج‏2، ص 283
[4]. جامع الصغیر،جلال الدین سیوطی (911 ه) دار الفکر، بیروت، چاپ اول، 1401 ه ج 1، ص 455
[5]. ابن اثیر، عزالدین ابوالحسن، الکامل، بیروت، دار صادر- داربیروت، 1385ق، ج2، ص272
[6]. الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب(ط - الإسلامیة)، ج‏5، ص 27؛ تفسیر العیاشی،عیاشی، محمدبن سعود، چاپخانة علمیة تهران، 1380، ج‏2، ص 85
[7]. تحف العقول،ابن‌شعبه، حسن بن علی،سال 1382ش، انتشارات آل علی، قم ، ص 375
[8]. الإختصاص، شیخ مفید،انتشارات کنگره جهانى شیخ مفید، ۱۴۱۳ هجرى قم، ص 251
[9]. الأمالی (للطوسی)، شیخ طوسی،ناشر, دار الثقافة. مکان نشر، قم، ص 567
[10]. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج11 (چاپ بیروت) ص35
[11]. نهج البلاغه، شریف الرضی، محمد بن حسین، انتشارات هجرت،قم نامه

نویسنده: Tahamahdi

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی