چه علتی داشت که بسیاری از انبیای بزرگ اولوالعزم آمدند و نتوانستند دنیا را از بدیها پاک و پیراسته کنند؟ زیرا زمینهها آماده نبود. چرا امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) در زمان خودش با آن قدرت الهی، با آن علم متصل به معدن الهی نتوانست ریشه بدی را بخشکاند؟... چون زمینه نامساعد بود، زمینه را نامساعد کرده بودند، زمینه را زمینه دنیاطلبی کرده بودند... اگر امام زمان(عج) نیز در یک دنیای بدون آمادگی تشریف بیاورند، همان خواهد شد؛ باید آمادگی باشد.
به گزارش ایسنا، ولادت و زندگی مهدی موعود(عج) از رخدادهای مهم است و ریشه در باور دینی مسلمانان دارد. اعتقاد به تولد، حیات طولانی، ظهور و امامت آن حضرت، مسالهای است اساسی که نقش سرنوشت ساز و جهت بخشی را به زندگی و رفتار دین باوران، به ویژه شیعیان داده است.
این ولادت بزرگ و این حقیقت عظیم متعلق به یک ملت و یک زمان خاص نیست، بلکه متعلق به بشریت است.
احادیث فراوانی از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) از طریق سنّی و شیعه رسیده که بیانگر ویژگیهای شخصی امام زمان(عج) است. تاریخ نویسان نیز؛ چه آنان که پیش از ولادت حضرت میزیستهاند و چه آنان که در زمان ولادت و پس از آن بودهاند، از این ولادت پر برکت خبر دادهاند و برخی از آنان که توفیق دیدار و مشاهده حضرت مهدی(عج) را داشتهاند از شمایل و اوصاف آن امام سخن گفتهاند.
یگانه فرزند امام عسکری علیه السلام در سحرگاه نیمه شعبان ۲۵۵ قمری در سامرا چشم به جهان گشودند تولد مخفیانه آن حضرت بیشباهت به تولد حضرت موسی علیه السلام و حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام نیست.
پس از پنج سال زندگی تحت سرپرستی پدر، و مادر بزرگوارشان نرجس خاتون، در سال ۲۶۰ قمری به دنبال شهادت حضرت عسکری علیه السلام همچون حضرت عیسی علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام که در سنین کودکی عهده دار نبوت شده بودند در پنج سالگی منصب امامت شیعیان را عهدهدار شدند. آن بزرگوار پس از سپری شدن دوران غیبت با تشکیل حکومت عدل جهانی احکام الهی را در سرتاسر زمین حاکمیت خواهد بخشید.
امام زمان حضرت مهدی (عج) هم نام و هم کنیه حضرت پیامبر اکرم (ص) است. در روایات آمده است که شایسته نیست آن حضرت را با نام و کنیه، اسم ببرند تا آن گاه که خداوند به ظهورش زمین را مزیّن و دولتش را ظاهر گرداند.
دوران زندگی امام زمان حضرت مهدی (عج)
*از تولد تا غیبت امام زمان حضرت مهدی (عج)
امام زمان حضرت مهدی (عج) پس از تولد حدود پنج سال تحت سرپرستی پدر بزرگوارشان امام عسکری علیه السلام به صورت نیمه مخفی زندگی کردند. یکی از کارهای بسیار مهمی که حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در این دوره انجام دادند این بود که امام زمان حضرت مهدی (عج) را به بزرگان شیعه معرفی کردند تا در آینده در مسئله امامت دچار اختلاف نشوند.
*غیبت صغری امام زمان حضرت مهدی (عج)
پس از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام در سال ۲۶۰ قمری دوره غیبت صغری آغاز شد و تا سال ۳۲۹ قمری ادامه پیدا کرد. در این دوره امام زمان حضرت مهدی (عج) از طریق چهار نائب به ادامه امور مردم میپرداختند.
*دوره غیبت کبری امام زمان حضرت مهدی (عج)
این دوران از سال ۳۲۹ قمری شروع شد و تا زمانی که خداوند مصلحت بدانند ادامه خواهد داشت در این دوره پاسخ به پرسشها و احکام مردم بر عهده نایبان عام آن حضرت است و حضرت نایب خاصی برای این دوره معرفی نکردهاند.
*دوره حکومت امام زمان حضرت مهدی (عج)
پس از ظهور، امام زمان حضرت مهدی (عج) بر اساس احکام اسلام حکومت واحد جهانی تشکیل خواهند داد که در سایه آن سرتاسر عالم پر از عدل و داد خواهد شد.
آیات قرآنی که دلالت بر مهدی باوری دارد
پنج یا شش آیه، در اصل اعتقاد به مهدویت ظهور دارد و نیازی به تفسیر از جانب اهل بیت (ع) نیست. در اینجا، به بعضی از آنها اشاره میکنیم.
«یریدون لیطفؤوا نور الله بأفواههم و الله متمّ نوره»
میخواهند نور خدا را با دهانشان خاموش کنند و حال آن که و خداوند، نور خود (اسلام) را تمام میکند.
این بخش از آیه، پیامی از جانب خداوند هستی بخش است که نور خود را بر سر تاسر این کرهی خاکی میگستراند. مصداق این بشارت، تا حال، واقعیّت نیافته و از آن جا که امکان ندارد، خداوند خبر خلاف واقع دهد، باید روزی این نوید و بشارت صورت پذیرد. و تحقق آن، تنها، به دست امام مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه شریف ـ است: بنابراین، این آیه، بدون نیاز به تفسیر روایی، به مطلب تصریح دارد.
«و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر أنّ الأرض یرثها عبادی الصالحون»
یقیناً، بعد از ذکر، در زبور نوشتیم که بندگان صالح، زمین را به ارث میبرند.
مراد از ارض، تمام زمین بوده و بندگان صالح، تا حال، وارث همه زمین نشدهاند. پس بایسته است که این واقعیت، در آینده، تحقق یابد و وقوع این (مشیّت) جز به دست مهدی منتظر ـ عجل الله تعالی فرجه شریف، محتمل نیست.
قضیه ولادت آن بزرگوار و اعتقاد به این حقیقت آثار عظیمی دارد؛ اوّل از جهت معنوی و روحی و تقرّب الی اللّه و نیز تکامل فردی انسان است. کسی که اعتقاد به این مسأله دارد چون با مرکز تفضّلات الهی و نقطه اصلی و کانون شعاع رحمت حق یک رابطه روحی برقرار میکند، توفیق بیشتری برای برخورداری از وسایل عروج روحی و تقرب الی اللّه دارد. به همین خاطر اهل معنی و باطن در توسلات معنوی خود این بزرگوار را مورد توجه و نظر دایمی قرار میدهند و به آن حضرت توسل میجویند و توجه میکنند. نفس پیوند قلبی و تذکر و توجّه روحی به آن مظهر رحمت و قدرت و عدل حق تعالی انسان را عروج و رشد میدهد و وسیله پیشرفت انسان را (روحا و معنا) فراهم میکند