از میان هزاران متخصصی که درطول ۱۱ سال گذشته با آنها کار کردهام یا درموردشان شنیدهام، تعداد زیادی از آنها برای بالا رفتن از نردبان ترقی، به کمک احتیاج دارند. آنها میخواهند ترفیع شغلی بگیرند، شناخته شوند و بهخاطر عملکرد خوب و مشارکتهای مفیدشان مورد تجلیل قرار بگیرند. علاوه بر این، بسیاری از آنها خواهان رهبری بیشتر و افزایش مسئولیتهایشان هستند. هنگامی که آنها مسیر و گامهایی را که برای ارتقای شغلی طی کردهاند، برایم بازگو میکنند، من متوجه ۴ اشتباه و نقطهی کور میشوم که مانع رسیدن آنها به اهدافشان میشود.
۱. آنها در حالی تقاضای ارتقای شغلی میکنند که هیچ کار قابل توجهی در راستای آن انجام ندادهاند
بسیاری از افراد حرفهای اعتقاد دارند که برای پذیرش مسئولیتهای سنگینتر آماده هستند، ولی توانایی این کار را از خود نشان ندادهاند. آنها هیچ کار خاصی انجام ندادهاند که طی آن نیاز باشد تا قابلیتها و پتانسیلهای شغلی خود را رشد و ارتقا بدهند، به رهبران بهتری تبدیل شوند یا اینکه از مهارتها، بینش و استعدادهای منحصربهفرد خود، بهشکل تازهای استفاده کنند. آنها کاری انجام ندادهاند که تحولی عظیم در شرکت به وجود آورده باشد. بله، تنها کار خودشان را انجام دادهاند، خوب هم انجام دادهاند، ولی هیچوقت کاری فراتر از آن انجام ندادهاند. اینکه وظایف فعلی خود را بهخوبی انجام میدهیم، به این معنی نیست که آمادهی پذیرش مسئولیتهای بیشتری هستیم. بنابراین در این حالت تقاضای آنها برای ارتقای شغلی، پیش از موعد است.
۲. آنها شبکهی قابل اطمینانی از مربیان، حامیان مالی و سفیران را در پیرامون خود نساختهاند
یکی از عوامل بسیار مهم در موفقیت ما، کمک گرفتن از دیگران است. ما نمیتوانیم بدون حمایت و پشتیبانی دیگران به رؤیاهای بزرگ خود دست پیدا کنیم. برای آنکه به عنوان یک کارمند برجسته شناخته شویم و بتوانیم به مراحل بالاتر برسیم، تلاش انفرادی کافی نیست. ما به کمک همکاران، دوستان، مدیران و رهبران ارشد خود نیاز داریم تا بتوانیم به ارتقای شغلی دست پیدا کنیم. اگر ما خود را تنها و در خلأ قرار بدهیم، یا با دیگران از در دشمنی وارد شویم، قادر به پیشرفت نخواهیم بود.
۳. آنها دربارهی جو و محیط سازمانشان شناخت کافی ندارند
یکی از اشتباهات متداول افرادی که نمیتوانند از نردبان ترقی بالا بروند این است که کار خود را بهصورت مستقل ارزیابی میکنند، بدون آنکه واقعا بدانند، سازمانی که برای آن کار میکنند چه سازوکاری دارد و از چه سیستمی برای ارزیابی میزان اهمیت و مشارکت کارکنانش استفاده میکند.
این سؤالات را از خودتان بپرسید:
- آیا میدانید که شرکت شما چه چیزی را به عنوان مشاکت فعال و مؤثر تلقی میکند؟ اینکه دقیقا کدام ویژگیها و خصوصیات اخلاقی برای گام برداشتن به سوی مرحلهی بعدی موردنیاز است؟
- آیا شما از مهمترین اهداف و مأموریتهای همکار خود پشتیبانی میکنید یا بهکلی از آنها بیخبر هستید؟
- آیا دستاوردهایی فراتر از وظایف معمول خود داشتهاید؟ آیا توانستهاید تا تفاوتی مؤثر ایجاد کنید؟ اگر پاسختان مثبت است، بگویید چگونه؟
- آیا نشان دادهاید که میتوانید موقعیتهایی را فراتر از آنچه که اکنون در دست دارید، مدیریت و رهبری کنید؟
- آیا میدانید رئیس و مدیران ارشد شما چه چیزی را لازمهی موفقیت و رشد سازمان میدانند و آیا شما از این برنامهها بهگونهی قابل توجهی حمایت میکنید؟
- در آخر، آیا برای اینکه بفهمید دیگران درمورد عملکرد و مشارکت شما چه نظری دارند و آیا تمایلی برای همکاری با شما دارند، یک ارزیابی ۳۶۰ درجه انجام دادهاید؟
۴. آنها هرگز به مصاحبههای کاری خارج از شرکت خود نرفتهاند
یکی از بدترین اشتباهاتی که میتوانید مرتکب شوید این است که بدون آنکه هرگز مصاحبهای با افراد خارج از محل کار خود داشته باشید یا شبکه و ارتباط معناداری با آنها ایجاد کرده باشید، بهمدت ۵ تا ۱۰ سال در یک شغل بمانید. من هر هفته این اشتباه را درمورد دوستانی که با آنها کار کردهام میبینم. آنها خود را از زمینهی کاری، صنعت و همکارانشان در خارج از شرکت ایزوله و مجزا نگه داشتهاند و به همین دلیل از نظر شغلی متضرر شدهاند. مسئله معمولا اینجاست که اگر بحث اخراج و از دست دادن شغل به وجود بیاید، معمولا این دوستان خود را کاملا تنها و جداافتاده حس میکنند و نمیدانند که باید از کجا شروع کنند، چگونه یک پروفایل لینکدین ایجاد کنند، به مصاحبههای کاری بروند و شغل جدیدی پیدا کنند که آنها را راضی کند.
هیچ چیز بیشتر از داشتن مصاحبهای با شخصی بهغیر از کارفرمایتان و درک جایگاهتان در بازار کار، به شما قدرت نمیدهد و باعث تقویت اعتمادبهنفس شما نمیشود. هر فرد متخصص و حرفهای، صرفنظر از اینکه چقدر از شغلش رضایت دارد، باید بهصورت منظم (هر ۴ تا ۶ ماه) در خارج از سازمان خود مورد مصاحبه قرار بگیرد. ولی تنها به این بسنده نکنید که رزومهی قابل قبولی از خود ارائه بدهید، بلکه تحقیق جامعی انجام بدهید تا بفهمید که از دنبال کردن چه اهدافی لذت میبرید و چه مزایایی از یاد گرفتن آنها نصیبتان میشود.
همچنین داشتن مصاحبهیهای شغلی منظم در خارج از شرکت، میتواند به شما کمک کند تا با تغییرات صنعت شغلی خود آشنا شوید، فرصتهای جدید بالقوهای را شناسایی کنید که برایتان هیجانانگیز خواهند بود، با افراد جدیدی آشنا شوید که بعدا میتوانند در انتقال و جابهجایی کار به شما کمک کنند و همچنین دیدگاه شفافتری درمورد ارزش خود در بازار کار بهدست آورید. ما باید در تمام طول دورهی کاری خود با دیگران ارتباط برقرار کنیم، پل درست کنیم، معاشرت کنیم و از هر طریقی که میشناسیم خود را به بازار معرفی کنیم.
چند توصیه
اخیرا یک رسانهی مطرح از من پرسید که ۳ توصیهی مهم من به زنان ۳۰ تا ۴۰ سالهای که به دنبال گرفتن ترفیع هستند، چیست؟ موارد زیر مهمترین توصیههای من هم به زنان و هم به مردان است:
۱. منتظر نباشید تا فرصت رهبری خودبهخود به سراغتان بیاید
بروید و به دستش بیاورید. سه حوزهی اصلی را که بهشدت به نتیجهی آنها اهمیت میدهید و سازمان شما نیز روی آن کار میکند، شناسایی کنید و داوطلبانه حمایت خود را از آنها اعلام کنید: رهبری یک پروژه را بهدست بگیرید، مسئولیت برگزاری یک کمیته را بپذیرید، نظارت یک حرکت جدید را برعهده بگیرید. بروید و آنچه را که میخواهید، به چنگ بیاورید. به این ترتیب شما بیشتر درمعرض دید قرار میگیرید و به میزان بیشتری توانا، داری اعتمادبهنفس و آماده برای دستیابی به مرحلهی بعدی شغل خود بهنظر میرسید، چرا که توانستهاید تا به سطح بالاتری از مشارکت دست پیدا کنید.
۲. ۲۰ مورد از بهترین ویژگیهای خود را ضمیمهی تقاضایتان کنید
باید بدانید که ترفیع از آسمان به دامن شما نمیافتد. اگر میخواهید ترفیع بگیرید، باید پروندهای منسجم، معتبر، طبقهبندیشده و غیرقابل انکار برای خودتان درست کنید که نشان بدهد شما لیاقت ارتقای شغلی را دارید. همین آخر هفته، در جایی آرام بنشینید (جایی که هیچ چیز حواس شما را پرت نکند و همهی وسایل الکترونیکی خود را نیز خاموش کنید) و ۲۰ مورد از نقاط قوت خود را در کار یادداشت کنید. این ۲۰ مورد میتوانند شامل تمام کارهایی باشند که تأثیر زیادی روی کار و همچنین شرکت شما گذاشتهاند؛ از جمله کلیهی موفقیتها، دستاوردها و همچنین اموری که انجام آنها را میسر کردید و راه را برای انجامشان باز کردید.
برای تأکید بیشتر روی اطلاعاتی که وارد میکنید، از هر تعداد معیاری که میتوانید استفاده کنید: تعداد مشتریهای جدیدی که جذب کردید و ارزش پولی هریک از این مشتریها، درصد عایدی شرکت که شما در ایجاد آن نقش داشتهاید، کسبوکارهای کسادی که شما بار دیگر به آنها رونق بخشیدید، تأثیری که شما درکل روی صنعت داشتهاید، فرایندهایی که ساده کردید و باعث صرفهجویی در هزینهها شدید، پروتکلی که تصویب کردید و باعث ایجاد تحول در نحوهی عملکرد بخش شما شد و غیره. با هشیاری تمام دستاوردها، مهارتها و استعدادهای خود را شناسایی کنید و برای خود پروندهای قوی و همراه با مستندات، دادهها و معیارها تشکیل بدهید.
۳. برای خود حامیان بانفوذی دستوپا کنید که حتی زمانیهایی که شما حضور ندارید به شما کمک میکنند
تحقیقات نشان میدهند که آقایان بهصورت ذاتی تمایل دارند که برای خود حامیانی از ردههای بالا و دارای قدت نفوذ زیاد پیدا کنند تا روند پیشرفتشان را سرعت ببخشند. درحالی که خانمها بیش از هر زمانی میدانند که برخورداری از دانش و تجربهی یک مربی کار درست حائز اهمیت است، اما چیزی که هنوز در این میان کم است، برخورداری از یک حامی درستوحسابی است؛ رهبران عالیرتبه و قدرتمندی که حتی در زمان عدم حضور شما نیز از شما پشتیبانی میکنند. از همین حالا تمرکز خود را روی ایجاد رابطه با چند حامی قدرتمند که شاهد تواناییهایتان بودهاند و از اینکه سخنگوی شما باشند هیجانزدهاند، معطوف کنید. آنها درها را باز میکنند و شما را به افرادی معرفی میکنند که برای رفتن به مرحلهی بعد به آنها نیاز دارید.
یک سؤال دیگر که بهکَرات از من پرسیده میشود این است:
اگر من یک بار فرصت خود را برای گرفتن ترفیع از دست بدهم، چقدر باید صبر کنم تا دوباره اقدام کنم؟ و کی باید تسلیم شوم و دنبال شغل دیگری بگردم؟
پاسخ این پرسش کاملا به این بستگی دارد که شما چقدر آمادهی پیشرفت هستید؟ اگر شما کارهایی را که در بالا پیشنهاد شده است انجام دادهاید، میتوانید با انجام کارهای زیر آمادهی پیشرفت باشید:
- توانایی رهبری خود را بهغیر از رئیس و همکارانتان، به افراد دیگر نیز نشان بدهید.
- حامیان قدرتمندی برای خود پیدا کنید که به قابلیت رهبری و تواناییهای شما گواهی میدهند.
- به دنبال دستیابی به پیشرفتها و موفقیتهایی در شرکت یا حوزهی کاریتان باشید که به سازمان نشان بدهد که ترقی شما به نفع آنها خواهد بود.
اگر این کارها را انجام دادهاید و همچنین یک پروندهی قوی، واضح و مطمئن درمورد ترفیع خود تشکیل دادید و ترفیع نگرفتید، باید بخواهید تا بهصورت شفاف به شما توضیح بدهند که دلیلش چیست. اگر دلیل خاصی وجود ندارد، یا دلایلی که میآورند برای شما قابل قبول نیست، یا مدیر شما علاقهای به درنظر گرفتن یک برنامهی پیشبردی به همراه شما ندارد، بنابراین دیگر وقت آن رسیده است که به دنبال مشاغل دیگری بگردید. اگر رئیس شما نمیتواند بهصورت واضح و مشخص به شما نشان بدهد که برای رسیدن به مراحل بالاتر باید چه مسیری را بپیمایید، این نشانهی آن است که شما باید ترقی و فرصتهای خود را در جای دیگری جستوجو کنید.
برگرفته از: forbes