وبگاه عالی نیوز

در صورت دسترسی به اینترنت؛ آدرس را کلیک فرمایید

وبگاه عالی نیوز

در صورت دسترسی به اینترنت؛ آدرس را کلیک فرمایید

آخرین اخبار از خبرگزاریها:
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف:

و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الي رواة حديثنا فانهم حجتي عليكم و انا حجةالله عليهم: ... و اما در رخدادهايي كه پيش مي آيد به راويان حديث ما مراجعه كنيد؛ زيرا آنان حجت من بر شمايند و من حجت خدا بر آنان هستم

آخرین نظرات
  • ۲۳ آذر ۰۰، ۲۰:۴۲ - آفیس 365 برای کسب‌و‌کارها
    جالب بود
  • ۲۳ آذر ۰۰، ۱۹:۲۵ - کناف سقف
    عالی

Abadan invasion of Iran.jpg

تاریخ وقوع: 7 شهریور

با تضعیف آرام نفوذ و قدرت استعمار مسلط انگلستان در ایران، روابط ایران و شوروى به سردى گرایید.
در سال 1937 کرملین هزاران کیلومترمرز خود را با ایران بست و تمام کنسولگریهاى خود را در شهرهاى ایران تعطیل نمود.
از سال 1315 هجرى شمسى عملاً کنسولگریهاى‏ انگلیسى نیز در شهرستانها تحریم گردید؛ ولى باید متذکر شد که مسأله تحریم انگلیسیها هرگز رسماً بدانها ابلاغ نشده بود.
در این میان، به دلیل احساسات ضد انگلیسى مردم محروم ایران و عدم وجود احزابى که بتوانند نقشى در آگاهى توده ایفا نمایند، عمال‏ آلمانى‏ها در ایران فرصت مناسبى یافتند.
هیتلر که به خلیج فارس و هند چشم دوخته بود، به ایران پیشنهاد کمکهاى فنى و اقتصادى نمود.
ازاین پس، دولت با اعمال محدودیتهاى ارزى و اعتبارى که با سیاستهاى انگلستان مطابقت نمى‏ کرد، راههایى براى نفوذ و صدور سرمایه‏ امپریالیسم آلمان به ایران گشود.
حجم صادرات مواد خام ایران به آلمان افزایش یافته و حجم واردات؛ از جمله کالاهاى سرمایه ‏اى و مصرفى رو به فزونى گذاشت.
سیل‏ مهندسین و تکنسین‏ها و بازرگانان آلمانى به ایران سرازیر گشت و آنان با حمایت عمال خویش در تمامى اهرمهاى قدرت، نفوذ کردند.
تعدادآلمانیهاى مقیم ایران، که در اردیبهشت 1319 هفتصد نفر گزارش شده بود، مطابق برآورد سرویسهاى اطلاعاتى فرماندهى کل انگلستان در هند،دو تا سه هزار نفر برآورد مى‏ شد و تعداد فراوانى توریست نیز به طور مداوم از راه ترکیه به ایران وارد مى‏شدند.
نکته بسیار حساس براى نیروهاى‏ متفقین که آماده جنگ در اروپا بودند، این بود که بسیارى از مستشاران آلمانى در راه‏ آهن سراسرى، مؤسسات حمل و نقل، کارخانه‏ هاى صنایع‏ جنگى نظیر »اشکودا« در نزدیکى تهران، پست‏هاى حساسى را بعهده داشتند؛ به عنوان مثال مى‏توان از »فرانتس مایر« و »برتولت شولتز« که ازکارمندان برجسته سرویسهاى امنیتى آلمان به شمار مى‏رفتند، در قسمت فنى رادیو تهران نام برد.
در این زمان در تهران شرایط دقیقاً مشابه‏ همان اوضاعى بود که چند هفته قبل در عراق منجر به کودتاى طرفدار محور »رشید عالى گیلانى« شده بود و همان تاکتیکها براى اعمال نفوذ درایران به کار مى‏رفت.
از این رو، هنگامى که هیتلر در خرداد ماه 1320، زورماخت (ارتش نازى) را بر ضد همسایه شمالى ایران، وارد عملیات کرد و پیروزیهاى‏ سریعى را در دو محور عمده حمله خود به خاک شوروى به دست آورد، به دلیل افزایش تعداد جاسوسان ورزیده آلمانى براى اخلال درطرح هاى نظامى متفقین از طریق انفجار راه‏آهن سراسرى و یا طرح انفجار تونل بزرگ فیروزکوه و پل ورسک، سرفرماندهى نیروهاى متفقین‏ بسرعت تصمیم به اشغال ایران گرفت.
بدین جهت، در 18 تیر و 25 مرداد سال 1320 طى دو نوبت، هیأتهاى دیپلماتیک بریتانیا و شوروى در تهران یادداشتهایى به دولت ایران تسلیم وطى آن اخراج گروه کثیرى از افراد آلمانى را خواستار شدند.
دولت ایران طى دو یادداشت جداگانه (16 و 30 مرداد( اعلام کرد که اخراج ‏تکنسین‏ها و مهندسین آلمانى و ایتالیایى به اصل بى‏ طرفى اعلام شده از جانب ایران لطمه خواهد زد و بدین ترتیب درخواست متفقین را ردکرد.
در نتیجه ساعت چهار صبح روز سوم شهریور سال 1320 سفیران شوروى و بریتانیا طى یادداشت هاى جداگانه‏ اى اعلام نمودند:»چون دولت ایران از اجراى درخواست هاى دو کشور همسایه سرباز زده است، پس دول مذکور به نیروهاى خود دستور دادند که از مرزهاى‏ ایران عبور نمایند«.
حمله ارتش انگلیس از غرب و جنوب غربى و هجوم نیروهاى شوروى از شمال صورت گرفت.
سربازان انگلیسى و هندى لشکر دهم از بغداد،به فرماندهى ژنرال اسلیم حرکت کرده و در ناحیه قصرشیرین از مرز ایران گذشتند.
در همان روز اول حمله، قصرشیرین و تأسیسات نفتى»نفت‏ شهر« به تصرف نیروهاى انگلیسى درآمد و چهار روز بعد مردم کرمانشاه نیز شاهد رژه نیروهاى انگلیسى در شهر خود بودند.
همزمان بااین عملیات 480 کیلومتر پایین ‏تر بسوى جنوب غربى، لشکر هشتم پیاده هندى، که در بصره مستقر بود به فرماندهى ژنرال »هاروى« آبادان وتصفیه خانه نفت بندر خرمشهر، پایگاه دریایى و چند کشتى کوچک را که در آنجا لنگر انداخته بود، قلعه مهم »قصر شیخ« و بندر استراتژیک‏امام خمینى را با چند کشتى متعلق به آلمانها به تصرف خویش درآورد.
از سوى دیگر در برابر این هجوم، مقاومت هایى در خوزستان صورت‏ گرفت و مدافعین با شجاعت تمام در برابر مهاجمان به دفاع برخاستند و تلفاتى به دو طرف وارد آمد.
از سوى دیگر، ارتش سرخ از سه محور در شمال به عملیات هماهنگ تعرضى دست زد.
یک ستون مکانیزه از تفلیس حرکت کرد و در ناحیه‏جلفا از مرز گذشت و سپس به سوى تبریز سرازیر شد و از طریق جاده میانه - زنجان به طرف تهران عازم گردید.
ستون دیگر از باکو حرکت کرد واز مرز آستارا رهسپار بندر انزلى و رشت شد و سه ستون دیگر از ارتش سرخ در کناره شرقى خزر، در نواحى گرگان، بیرجند و سرخس از مرزگذاشتند و ارتش سرخ به سرعت شهرهاى شمالى کشور از جمله تبریز و مشهد را به اشغال خود درآورد.
لیکن ستاد ارتش جوان ملى رضاخان با یکصد و پنجاه هزار سرباز تحت فرمان و تعدادى هواپیماى جنگنده و کشتى‏هاى جنگى، تنها کارى که‏از دستش برآمد صدور یک اعلامیه نظامى براى آگاه گردانیدن مردم از حمله بود.
به فرماندهان واحدها دستور داده شد که سربازخانه ‏ها راتخلیه نموده و سربازان را مرخص نمایند، اما همانطور که گفته شد عناصر وطن ‏پرست و با شرف ارتش دست به مقاومتى دلیرانه ولى‏ بى‏ حاصل زدند.
روز پنجم شهریور، دولت منصور استعفا داد و محمد على فروغى مأمور تشکیل کابینه گردید و دستور ترک مقاومت نیز صادر شد و در ششم‏ شهریور عملاً ایران به سه منطقه تقسیم گردید:- نواحى شمالى در اختیار روسها- نواحى جنوبى در اختیار انگلیسى‏ ها و آمریکاییها (تعداد سربازان آمریکایى زیر نظر ستاد فرماندهى خلیج فارس 30/000 نفر بودند).
 تهران و حومه در اختیار شاه!رضاخان روز 25 شهریور ناگزیر استعفا کرد و محمدرضا پهلوى را به جانشینى خود برگزید و با دزدیدن جواهرات سلطنتى متعلق به مردم‏ایران، با خانواده خود به اصفهان گریخته و از آنجا ابتدا تصمیم داشت به هندوستان یا ژاپن و سپس به شیلى برود، لیکن در طى سفر، به او اطلاع‏ دادند که کابینه انگلستان با رفتن او به هندوستان مخالف است و سرانجام وى را به جزیره موریس و پس از مدتى به ژوهانسبورگ در آفریقاى‏ جنوبى تبعید کردند و به گفته انگلیسیها »مهره‏اى را که خود آورده بودیم، خود نیز بردیم«.
درباره اشغال ایران محمدرضا پهلوى بعدها در خاطرات خویش نوشت:»همه کس اکنون با من هم عقیده است که اگر متفقین به یک راه ارسال ذخایر به روسیه احتیاج نداشتند، محققاً آنها در جنگ دوم جهانى به ایران‏ حمله نمى‏ کردند«.
لیکن این نظریه که مورد قبول عام قرار گرفته، چندان صحیح به نظر نمى‏ رسد؛ زیرا به موجب شواهدى، روشن مى‏ شود که امکان فرستادن‏ ذخایر به روسیه از طریق ایران، اگر چه مسأله مهمى بوده، اما از نظر متفقین در درجه دوم اهمیت قرار داشته است و دلیل منطقى و اصلى حمله‏ در درجه نخست حفاظت از چاههاى نفت و تأسیسات نفتى ایران و عراق و سپس تأمین امنیت خطوط ارتباطى متفقین در صورت لزوم، دربرابر حمله احتمالى آلمانیها به مغرب ایران، براى دستیابى به نفت خلیج فارس، از راه ترکیه و یا قفقاز (از شمال) بوده است؛ ولى پس از حمله‏ ژاپن به »پرل هاربر«، کشور هند از طریق خاور دور نیز در برابر خطر جدیدى قرار گرفت و ایران به عنوان تنها راه زمینى براى رساندن ذخایرجنگى به روسیه اهمیت درجه اول پیدا کرد و مهمترین راه قابل استفاده خط آهن سراسرى ایران بود و به سرعت مقادیر عظیمى تسلیحات‏ جنگى از بنادر سواحل خلیج فارس به بندر شاه توسط راه آهن حمل شد.
پس از روى کار آمدن نخست وزیر تازه، محمد على فروغى، که رویه دوستانه‏ اى با متفقین داشت، سرانجام بجز 50 تن از آلمانیها که عوامل‏ش ناخته شده نازى بودند و روسها آنها را بازداشت نموده بودند، بقیه تحویل انگلیسیها شدند.
ولى در تابستان سال 1942، ارتش آلمان همچنان پیش مى‏ رفت.
رومل در سیرنائیک (لیبى) پیروز شده بود و ارتش هشتم انگلستان را درصحراى العلمین به عقب مى‏ راند و سرانجام در یک فاصله بسیار کوتاه در منطقه حیاتى دلتاى نیل متوقف شده بود.
در همان سال آلمانیها به‏  وسیله زره‏ پوشهاى خود شهرهاى خارکف، رستف و چند شهر دیگر را در روسیه اشغال نمودند و فقط لینگراد هنوز مقاومت مى‏ کرد.
اما ارتشهاى موجود در ایران که بعد از قرارداد بهمن‏ ماه سال 1320 میان ایران و متفقین، تحت اداره فرماندهى خاورمیانه بود به علت انتقال‏ نیروهاى ارتش دهم و نهم به جبهه هاى آفریقا، به شدت تضعیف شده بود و این در حالى بود که هیتلر در نزدیکى دروازه‏ هاى قفقاز ایستاده بود.
در این حالت بخشى از سرفرماندهى معتقد بود که باید ایران از اشغال خارج شده و نیروهاى متمرکز در آنجا به جبهه‏ هاى درگیر فرستاده ‏شوند، ولى به علت استدلال بخش دیگر از سرفرماندهى این عمل انجام نگرفت و تا پنج سال بعد نیروهاى اشغالگر در خاک کشور ما باقى‏ ماندند.
اهمیت فوق‏ العاده آبادان و سرزمین هاى نفت‏ خیز، عامل قطعى اتخاذ تصمیم فوق بود.
اگر نفت خلیج فارس از دست مى‏ رفت لازم بود که متفقین در حدود 3/5 میلیون تن نفت از آمریکا بیاورند و این کار به 270 کشتى نفت کش ‏اضافى احتیاج داشت که تأمین آنها در واقع 20% قدرت متفقین را براى ادامه جنگ مى‏ کاست و در اینجا بود که سرفرماندهى تصمیم به ادامه‏ حضور نیروهایش در ایران گرفت.
با سقوط رضاشاه و فرار وى به آفریقاى جنوبى، دوره جدیدى مرکب از یک دوره پنج ساله اشغال نظامى و یک دوره هفت ساله متعاقب آن، درحیات سیاسى، اجتماعى و اقتصادى ایران آغاز مى‏ گردد.
شاخصه اصلى این دوره تأثیر بسیار شدیدى است که حضور قواى اشغالگر متفقین‏ بر تمامى نهادهاى سیاسى، قانونى، اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى و نظامى کشور بر جاى مى‏ گذارد.
کشورهاى امپریالیستى مسلط؛ نظیر انگلستان و میهمان نو رسیده‏اى به نام ایالات متحده آمریکا و رهبران کرملین علاوه بر مبارزه با پیشروى‏ مخرب نازیسم در جهان، در فکر ایجاد پایگاههاى سیاسى داخلى جهت حفظ و ابقا یا کسب تسلط در دوره پس از جنگ در ایران بودند.
همزمان با این اوضاع، به علت سوء استفاده قواى اشغالگر از منابع اقتصادى و خواربار متعلق به مردم و عدم وجود یک سیستم توزیع کارآمد ومناسب براى گندم و به دلیل سودجویى و احتکار تجار و بازرگانان داخلى و کادرهاى فاسد ادارى، گرانى و کمبود وحشتناکى بر بازار ایران‏ حکمفرما شد که تنها طبقات ثروتمند و بازاریان از آن سود فراوان به دست آوردند.
بدین جهت و به دلیل سقوط حکومت دیکتاتورى، زمینه‏ هایى براى فعالیت سیاسى پدید آمد.
تعداد زیادى از زندانیان سیاسى آزاد شدند و ازاین تاریخ احزاب متعدد و رنگارنگى در صحنه سیاسى ایران پدید آمدند.

منبع

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی