تاریخ وقوع: ۶ جمادی الاول
پس از برکناری قاهر بالله عباسی و شکنجه و آزار وی توسط برخی از فرماندهان سپاه و دولتمردان سیاسی دربار عباسی، بیدرنگ به سراغ ابوالعباس محمد بن مقتدر بالله رفته و وی را برای پوشیدن ردای خلافت مهیا نمودند. وی از کنیزی به نام "ظلوم" در رجب سال 297 قمری به دنیا آمده بود و پس از قتل پدرش مقتدر و خلافت عمویش قاهر بالله، مورد خشم خلیفه وقت و دولتمردان عباسی قرار گرفت و بدین جهت بیشتر اوقات در خفا زندگی میکرد تا از آزار و آلام دستگاه خلافت در امان باشد.
اما پس از خلع عمویش قاهر بالله، کاندیدای خلافت شد و لقب "الراضی بالله" را برای خویش برگزید. مخالفان قاهر بالله که راضی بالله را بر سریر خلافت نشانده بودند، تلاش زیادی به عمل آوردند تا از همه قضات، دبیران، وزیران، فرماندهان سپاه و بزرگان و ریش سفیدان طایفه بنیعباس برای راضی بالله بیعت گرفته و حکومت و خلافتش را تسریع و تثبیت نمایند.
راضی بالله در آغاز کار، ابوعلی بن مقله را به مقام وزارت عالیه و علی بن عیسی را مسئول کنترل و نظارت دربار قرار داد. این دو در خلافت قاهر بالله عباسی مورد خشم خلیفه قرار گرفته و متواری شده بودند. همچنین راضی بالله دستور داد تمامی زندانیان را از زندان آزاد و افرادی که در حکومت قاهر بالله، اذیت و آزار شده بودند مورد نوازش قرار گیرند.
به دستور راضی، پزشک ویژه قاهر بالله یعنی عیسی را دستگیر کردند ولیکن با مصادره دویست هزار دینار وجه نقد از او آزادش کردند و سپردههای زیاد سیم و زر را که قاهر در نزد او گذاشته بود، از او بازستاندند. راضی بالله تا ربیع الاول سال 329 قمری در مصدر خلافت و حکومت عباسیان قرار داشت و در این سال پس از شش سال و ده ماه خلافت بدرود حیات گفت. درباه او گفته شد که وی از خوبان خلفا بود.[۱]
1- نک: البدایة والنهایة، ج 11، ص 202 و ص 222؛ تجارب الامم (ترجمه علی نقی منزوی)، ج 5، ص 387؛ توضیح المقاصد، ص 8 و وقایع الایام، ص 211 و ص 237.
منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی