- همزمان با نزدیک شدن به موعد پایان یافتن تحریمهای تسلیحاتی علیه جمهوری اسلامی فشار واشنگتن برای کار شکنی در این زمینه تشدید پیدا کرده است در این زمینه مقامات کاخ سفید سعی کردند تا با همراه ساختن اروپاییها با سیاست های خود، ایران را بیش از پیش تحت فشار قرار دهند.
اما دلیل این همراهی اروپا با واشنگتن به جهت وابستگی اروپاییها به ایالات متحده در عرصههای مختلف از جمله اقتصادی و نظامی است چرا که ایالات متحده بزرگترین شریک اروپاییها در امر تجارت محسوب میشود و از طرفی اروپا بدون ایالات متحده قادر به تامین امنیت خود در چارچوب مرزهای سرزمینی خود نیست.
لذا به نظر میرسد با این اوصاف اتحادیه اروپا چارهای جز همکاری با واشنگتن را ندارد. هر چند این همکاری با رئیس جمهوری مغرور همچون دونالد ترامپ باشد که همواره نگاهی از بالا به پایین در مواجهه با شرکای اروپایی خود داشته است. لذا شاهد هستیم در بحث توافق هستهای با جمهوری اسلامی که حاصل بیش از یک دهه مذاکره و تلاش هیئتهای اروپایی در تعامل با تهران بوده است و به عبارتی نقش حیثیتی برای اروپاییها را دارد، اما به سبب شدت وابستگی پایتختهای اروپایی به واشنگتن آنها را تا مرز باخت حیثیتی پیش برده است. چرا که توافق برجام به منزله بزرگترین توافق امنیتی برای اروپای متحد محسوب میشود که درصورت عدم موفقیت دولتهای اروپایی، این موفقیت میتواند تبدیل به یک چالش حیثیتی برای اروپائیان شود، از این رو اروپایی که در چارچوب نظم نوین جهانی به دنبال پیدا کردن نقشی موثر در عرصه بازیگری است نمیتواند نسبت به این موضوع بی تفاوت بنگرد، چرا که پایان یافتن معاهده برجام میتواند امیدها برای دست یافتن به این نقش را برای اروپای متحد کمرنگ تر از پیش کند، اما علی رغم اشراف پایتختهای اروپایی به این موضوع به دلیل وابستگی این پایتختها به واشنگتن شاهد هستیم که همراه با افزایش فشارهای ایالات متحده بر ایران در چارچوب فشار حداکثری واشنگتن بر تهران، به منظور کارشنکی در تحقق حق دستیابی ایران به حق تجارت آزاد تسلیحات، که بر اساس قطعنامه 2231 شورای امنیت تنها مدتی کمتر از چهارماه به آن باقی مانده است تروئیکای اروپایی یعنی کشورهای انگلستان، فرانسه و آلمان به عنوان اجزای تکمیل کننده این پازل ایفای نقش می کنند.
از اینرو این سه کشور با تهیه پیشنویسی به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی پایه گذار یک قطعنامه ضد ایرانی در آژانس شدند در حالیکه از سال 2012 تاکنون به دلیل سطح بالای همکاریهای ایران با آژانس هیچ قطع نامه ضد ایرانی در آژانس تصویب نشده بود، اما با مرگ مشکوک یوکیو آمانو رئیس پیشین آژانس و روی کار آمدن رئیس کنونی آژانس انرژی هستهای رافائل گروسی چنین وقایعی از قبل قابل پیش بینی بود، در حالی این قطعنامه در دوره ریاست گروسی بر این سازمان علیه کشورمان صادر شد که بنابر آمارها بیش از 20 درصد بازرسیها آژانس در جهان در ایران انجام می گیرد. غربیها با این نوع سیاست رفتاری علاوه بر در پیش گرفتن سیاست فشار بر تهران با محکوم نمودن عملکرد جمهوری اسلامی در پی ایجاد فشار بر روی پایتختهای همسو با تهران یعنی پکن و مسکو هستند تا هزینه حمایت از تهران را از سوی این دو پایتخت افزایش دهند، و ایجاد کننده مسئولیت دیپلماتیک برای پکن و مسکو باشند چرا که برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی تهران همراهی دو عضو اصلی شورای امنیت یعنی روسیه و چین شرط لازم است.
اما به نظر نمیرسد در مقطع کنونی در شرایطی که تحریمهای علیه مسکو یکبار دیگر تمدید شده و با توجه به تنشهای صورت گرفته بین غرب چین بر سر مساله تایوان و تحریم برخی مقامات چینی توسط ترامپ و سردی حاصل از این نوع اقدامات، غربیها بتوانند با فشار بیشتر پکن و مسکو را با خود همراه کنند و در صورت ارائه هرگونه پیش نویسی در شورای امنیت سازمان ملل در جهت تمدید مجدد تحریمهای تسلیحاتی علیه جمهوری اسلامی با وتوی احتمالی روسیه و چین مواجه خواهند شد.
اما به نظر میرسد در صورت ادامه یافتن سیاست فشار حداکثری بر تهران از سوی غرب که در حال حاضر تروئیکای اروپایی مبدل به بازیگر فعال آن گشته است در نهایت چیزی جز باخت حیثیتی برای اروپا به ارمغان آورد. چرا که در شرایط حاضر چیزی از برجام باقی نمانده است و آنچه از آن باقی مانده است تنها پوستهی توافق سال 2015 است که ستون فقرات آن خرد شده است، از اینرو با توجه به اینکه عملا پس از خروج ایالات متحده از این توافق منفعتی برای تهران نیز در این چارچوب باقی نمانده است جز حداقل منفعت سیاسی که با افزایش فشار سیاسی بر تهران عملا آن هم از بین خواهد رفت. در نتیجه احتمال عکس العمل تهران در این زمینه افزایش پیدا خواهد کرد که یکی از گزینههای احتمال می تواند حتی خروج از برجام باشد چرا که صبر استراتژیک جمهوری اسلامی نیز می تواند همزمان با تشدید فشارها پایان یابد. از همینروست که تا کنون اروپاییها حاضر به اجرای سیستم بازگرداندن خودکار تحریمها یا همان سیستم ماشه نشدند چون میدانند اروپا یکبار دیگر بازندهی بازی در کنار ایالات متحده بود اروپایی که به عنوان یک همبازی پیشتر نیز در آن مغلوب بازیگری بازیگر خود پسندی به نام ترامپ بوده است.