و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الي رواة حديثنا فانهم حجتي عليكم و انا حجةالله عليهم: ... و اما در رخدادهايي كه پيش مي آيد به راويان حديث ما مراجعه كنيد؛ زيرا آنان حجت من بر شمايند و من حجت خدا بر آنان هستم
سیدمحمد در روز دوم آبان ماه سال ۱۳۰۷ در محله ی لنبان اصفهان متولد شد. پدرش سیدفضل الله مردی روحانی و متقی بود و در هفته دو روز را به روستاهای اطراف میرفت تا آنان نیز بتوانند نماز را به جماعت بخوانند. سید در سن ۴ سالگی آموختن را آغاز نمود. در سن ۷ سالگی برای رفتن به مدرسه آماده شد و چون کودکی تیز و باهوش بود در کلاس چهارم ثبت نام کرد. سال ششم ابتدایی به عنوان رتبه ی دوم شهر معرفی گشت. وی سپس به دبیرستان سعدی راه یافت. هنوز دو سال نگذشته بود که به مطالعهی علوم دینی علاقهمند شد. در سال ۱۳۲۱ مدرسه را رها کرد و در جستوجوی نکتههای آئین محمدی (ص) در مدرسهی صدر اصفهان به تحصیل پرداخت. بعد از آموختن فقه و پایان دورهی سطح در سال ۱۳۲۵ به قم مهاجرت نمود و در مدرسه ی حجتیه ساکن شد و از محضر آیتالله داماد، اردکانی یزدی، امام خمینی (ره)، آیتالله بروجردی، آیتالله حجت، آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری و... کسب فیض نمود. در سال ۱۳۲۷ در امتحانات متفرقه ی دبیرستان شرکت کرد و بعد از اخذ مدرک دیپلم ادبی به دانشگاه الهیات و معارف راه یافت. او که زبان فرانسه را در دبیرستان فرا گرفته بود، بهعلت علاقه به زبان انگلیسی، برای تکمیل آن در تهران یک دوره کلاس فشرده رفت. سال سوم دانشگاه در تهران ساکن شد اما در سال ۱۳۳۰ به قم بازگشت و در مدرسهای بهعنوان معلم زبان انگلیسی مشغول به کار شد. در همین سال مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه دریافت کرد. سپس در محضر علامه طباطبایی اسفار و فلسفه را فرا گرفت. در اردیبهشتماه سال ۱۳۳۱ با صبیهی مکرم یکی از روحانیون ازدواج نمود و صاحب ۴ فرزند شد. در سال ۱۳۳۳ در قم دبیرستانی با شیوهی جدید به نام دبیرستان "دین و دانش" تأسیس کرد. سیدمحمد حسینی بهشتی مدرک دکترای فلسفه ی خود را از دانشگاه تهران دریافت کرد و در سال ۱۳۳۸ کلاسهای زبان انگلیسی، عربی، علوم طبیعی را در دبیرستان دین و دانش بهمنظور تحصیل طلاب حوزهی علمیه به راه انداخت. در سال ۱۳۳۹، سازمان دادن به حوزهی علمیه ی قم را از اهم فعالیتهای خود دانست و با طرح یک برنامهی منسجم و همیاری آیتالله گلپایگانی در سال ۱۳۴۲ مدرسهی حقانی از جمله مدارس نمونهی علوم حوزوی شد. بعد از سخنرانی دکتر بهشتی در جشن مبعث دانشگاه تهران و چاپ آن در مجلهی مکتب تشیع، یک هسته ی تحقیقاتی به وجود آمد که قرار شد پیرامون حکومت در اسلام تحقیق و مطالعه شود. وی از سال ۱۳۴۱ به رهبری امام (ره) مبارزات خود را آغاز کرد و در سال ۱۳۴۲ بر اثر فشار و تهدید ساواک به تهران انتقال یافت و با جمعیت هیئتهای مؤتلفه ارتباط پیدا نمود. در این زمان به پیشنهاد شورای مرکزی، امام (ره) یک گروه چهار نفری به عنوان شورای فقهی و سیاسی برای آنان تعیین کرد که این شورا متشکل از استاد مطهری، انواری، مولایی و دکتر بهشتی بود. در سال ۱۳۴۳ مسلمانان هامبورگ برای مسجد تازه تأسیس خود که بهوسیلهی آیتالله بروجردی ساخته شده بود، تقاضای یک روحانی کردند و با اصرار آیت الله میلانی و حائری، دکتر بهشتی رهسپار آلمان شد و در آنجا هسته ی انجمنهای اسلامی دانشجویان گروه فارسی زبان را تأسیس کرد. شهید بهشتی در این مدت زبان آلمانی را نیز فرا گرفت و در سال ۱۳۴۹ از این کشور خارج شد. او سفرهایی به لبنان، سوریه، عربستان (مکهی مکرمه) و ترکیه برای دیدار امام موسی صدر - دوست دیرین سالهای تحصیل در قم - داشت. زمانیکه به ایران بازگشت، دولت او را ممنوعالخروج نمود لذا در سال ۱۳۵۰ کلاس تفسیر قرآن برپا کرد تا اینکه در سال ۱۳۵۴ دستگیر و چند روز در زندان کمیتهی مرکزی محبوس گشت. وی بعد از رهایی، دیگر نتوانست برپائی این کلاس را ادامه دهد اما به همراهی دکتر باهنر در بخش برنامه ریزی کتاب وزارت آموزش و پرورش به تهیه ی و تدوین کتاب دینی برای مدارس اقدام کرد و از این طریق، فکر دینی و آشنایی با قرآن را وارد کتب درسی نمود. شهید بهشتی در روز اول بهمنماه سال ۱۳۵۳ از رسالهی دکترای خود - چرا که تا آن زمان بهعلت انجام فعالیتهای فرهنگی سیاسی نتوانسته بود آن را به پایان برساند - تحت عنوان "مسائل مابعدالطبیعه در قرآن" با راهنمایی استاد مطهری - که استاد راهنمای وی بود - دفاع کرد. وی در سال ۱۳۵۷ بار دیگر برای چند روز به زندان افتاد و بعد از رهایی به دیدار امام (ره) در پاریس رفت و هستهی اصلی شورای انقلاب - که متشکل از استاد مطهری، هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی، باهنر و شخص خود شهید بهشتی بود - را با نظر امام (ره) تشکیل داد. شهید بهشتی بهدنبال پیروزی انقلاب اسلامی بهعنوان دبیر شورای انقلاب معرفی گشت و بعد از تعیین اعضای مجلس خبرگان به انتخاب مردم، تدوین قانون اساسی را بر عهده گرفت و با آوردن دلایل و براهین مستند، اصل ولایت فقیه را در مجلس خبرگان به تصویب رساند. وی همچنین در این سالها حزب جمهوری اسلامی را به یاری دوستان و افراد حزباللهی تأسیس کرد. چندی بعد نیز حضرت امام خمینی (ره) مسئولیت دیوان عالی کشور را در اسفندماه سال ۱۳۵۸ به شهید بهشتی سپردند تا عدل و قسط در جامعه رواج یابد. سرانجام این یاور بزرگ امام (ره) در روز هفتم تیرماه سال ۱۳۶۰ در سن ۵۳ سالگی از میان خاکیان رخت بربست و ایران اسلامی را داغدار خود نمود. انفجار بمب توسط منافقین کوردل در ساختمان حزب جمهوری اسلامی او و ۷۲ لالهی سرخ ایثار و اخلاص را پرپر ساخت. پیکر پاک این شهید مظلوم انقلاب اسلامی هماکنون در بهشت زهرای تهران مدفون است.