فرقی ندارد حسن روحانی به سفر استانی برود یا محمود احمدینژاد یا ابراهیم رئیسی، هر مسئول خرد یا کلانی که سفر استانی و حضوری برود بر اساس یک سنت نانوشته باید وعدهای جدید بدهد. این وعده میتواند یک وعده کاملا جدید یا برآورده کردن قولهایی باشد که قبلا برآورده نشده است.
وبگاه عالی نیوز به نقل از سلام نو – سرویس سیاسی: این روزها بسیاری منتقد سفرهای استانی ابراهیم رئیسی شدهاند و حتی برخی نمایندگان مجلس پیشنهاد کردهاند که رییس جمهور از سفرهای استانی خود بکاهد.
سیدرضا تقوی، نماینده تهران در مجلس از جمله کسانی است که معتقد است سفرهای استانی رئیسی آن هم به استانی که هنوز مدیران دولت جدید در آن مستقر نشدهاند چندان موثر نیست. او به همین جهت خطاب به رئیسی میگوید: پیشنهاد من به آقای رئیسی، این است که فعلا سفرهای استانی را کمتر کنید.
با این همه از حضور در جایگاه بنزین تا سفرهای استانی پشت سر هم رئیسی نشان داده که به حضور میدانی علاقه دارد. او در پاسخ به منتقدان سفرهای استانی خود میگوید: اگر رئیس جمهور و مدیران برای حل مشکلات در میانه میدان حضور نداشته باشند، بسیاری از مشکلات حل نخواهد شد. پروژههای بسیاری هستند که با تزریق اعتبارات اندک و رفع مشکلات کوچک تکمیل و به بهرهبرداری میرسند و بنده به عنوان رئیس جمهور مصمم هستم به حضور در میان مردم و مدیریت میدانی مسائل ادامه دهم.
پیشتر نیز در گزارشی به این پرداختیم که سفرهای استانی رئیسی و برخی اقدامات وزرایش بازگشت پوپولیسم یا بازسازی اعتماد؟ و به این اشاره کردیم که چنین اقداماتی میتواند مانند شمشیر دو لبه عمل کند و همزمان با تقویت اعتماد مردم، امکان رشد پوپولیسم را هم افزایش دهد.
حالا اما سفرهای استانی رئیسی با چالش دیگری نیز مواجه است، چالشی که میتواند دولت رئیسی را در باتلاقی عمیق و غیرقابل نجات یافتن غرق کند و آن چالش چیزی نیست جز وعدههای بیسرانجام و انتظارات فزآیندهای که رئیسی در بین مردم ایجاد میکند.
فرقی ندارد حسن روحانی به سفر استانی برود یا محمود احمدینژاد یا ابراهیم رئیسی، هر مسئول خرد یا کلانی که سفر استانی و حضورd برود بر اساس یک سنت نانوشته باید وعدهای جدید بدهد. این وعده میتواند یک وعده کاملا جدید یا برآورده کردن قولهایی باشد که قبلا برآورده نشده است.
محمود احمدینژاد به لطف قیمت افسار گسیخته نفتی و همراهی تمام قد نهادهای حاکمیتی لیستی بی پایان از وعدهها را به مردم هر منطقه داد. هر جا که خودش یا مدیرانش رفتند کلنگی زدند. هر وعدهای اگر کمی طرفدار داشت برآورده میشد؛ فرقی نداشت احداث فرودگاه در شهری بیربط باشد یا ساخت سدی بدون نیاز واقعی.
حسن روحانی و مدیرانش هم هر چند کمتر میل به سفر استانی مدل احمدینژاد داشتند، اما هر جا رفتند وعدههایی دادند که برخی عملی شد و برخی نه.
حالا ابراهیم رئیسی موتور سفرهای استانی را با سرعت و قدرت بیشتری از احمدینژاد روشن کرده است و از این سو به آن سو میرود. او هر چند سعی دارد مثل احمدینژاد پروعده نباشد، اما به هر شکل مجبور است در هر جایی وعدهای بدهد. در این وضع پرسش این جا است که این وعدهها که روی وعدههای دو رئیس جمهور قبلی تجمیع خواهد شد چه بر سر رئیسی میآورد.
غلامعلی جعفرزادهایمنآبادی نماینده رشت در مجلس در گفتوگویی که در اردیبهشت ۹۹ داشت با اشاره به وضع پروژههای نیمه تمام کشور گفت: در حال حاضر برای تکمیل طرحهای تعهدشده در قوانین بودجه به ارقامی بیشتر از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان نیاز است که در خوشبینانهترین حالت تامین مالی آن ۱۲ سال به طول میانجامد. براساس گزارشهای نظارتی سازمان برنامه و بودجه در سال ۹۴ تعداد کل پروژههای عمرانی نیمهتمام ملی ۶۰۴۹ و استانی ۶۵۴۷۸ است. این پروژهها شامل پروژههای احداث، تجهیز، تامین، توسعه، خدمات، مطالعه بنیادی و... است.
مشکل رئیسی وقتی دو چندان میشود که بدانیم به خاطر نوع جایگاه رئیسی در افکار عمومی و تصویری که به عنوان اجماعساز قوای سهگانه از او ارائه شده مردم انتظارات به شدت بیشتری از او دارند.
در چنین شرایطی هر وعده ابراهیم رئیسی میتواند وزنهای به یک لنگر عظیم باشد که او را در اقیانوس عظیم وعدههای عملی نشده مسئولین غرق میکند، غرق شدنی که میتواند دولت او را زمین بزند. آیا ابراهیم رئیسی به این مسئله توجه دارد؟ تنها زمان به این سوال پاسخ خواهد داد.