قرار بود که گروه اقلیت مجلس ششم، رضاخان را به خاطر سوء سیاست داخلی و خارجی، قیام و اقدام علیه قانون اساسی و حکومت مشروطه و توهین به مجلس شورای ملی و نیز تحویل ندادن اموال توقیف شده از محکومان به خزانه ی دولت استیضاح کند. در صبح روز استیضاح، شهید سید حسن مدرس و اعضای اقلیّت مجلس، بیرون از ساختمان مجلس، مورد ضرب و شتم اوباش طرفدار سردار سپه قرار گرفتند. استیضاح کنندگان در اعتراض به این اقدام، در جلسه ی بعد از ظهر که طرح استیضاح بررسی شد، شرکت نکردند و در نتیجه، دولت سردار سپه، رأی اعتماد گرفت. از طرفی سردار سپه نیز برای همسو نگاه داشتن گروههای درون مجلس، با سران هر یک به طور محرمانه زد و بند کرده و برای اجرای برنامه ی آنان، قول مساعد داده بود. مدرس که این جریان را مشاهده می کرد، قصد داشت، رابطه ی ننگین مجلسیان و سردار سپه را به هم بزند و رضاخان را از اکثریت بیاندازد. بنابراین در روز دهم آبان 1303 ش نطق مفصَّل و تاریخی خود را بیان می کند. مدرس در این نطق، از وضع ناگوار کشور صبحت میکند. از حکومت مشروطه و استفادهای که ملت باید از آن ببرد سخن می گوید. از حکومت سردار سپه و فشارهای غیرقانونی او می نالد و به نمایندگان تذکّر می دهد که اگر بیش از این بخواهند از چنین حکومتی طرفداری و دفاع نمایند، نه تنها به کشور صدماتی وارد میشود، بلکه خودِ آنها، زودتر در معرض خطر قرار خواهند گرفت.