وبگاه عالی نیوز

عالی نیوز به نقل از رهروان ولایت*: اینکه آیت الله بهاء الدینی قبل از رهبری حضرت آیت الله خامنه ای، رهبری ایشان را پیش بینی کند امر عجیبی نیست. چون ایشان انسانی عارف و غیب دان است. این فقیه و عارف بزرگ ضمن اینکه به اصل ولایت فقیه اعتقاد جازم و قوی داشت و می فرمود: «احتیاجات جامعۀ مسلمین در تمام شئون زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی حکم می کند که مسلمین باید فقیه و ولی داشته باشند»[۱] در زمینه دفاع مصداقی از امام راحل و مقام معظم رهبری، وزنه ای به شمار می رفت. اما شهید اندرزگو طلبه ای جوان بود و معمولا رشد معنوی والای انسان های عارف در سنین بزرگسالی و دوران کهنسالی روی می دهد و اینکه یک طلبۀ جوان از آینده خبر دهد و خبرش مطابق با واقع باشد، امری نادر است.
شهید اندرزگو یک روحانی مبارز بود که به صورت چریک علیه رژیم طاغوتی پهلوی فعالیت و مبارزه می کرد[۲] و واقعۀ شهادتش از جانگدازترین وقایع منتهی به پیروزی انقلاب است. وی با اینکه سید بود اغلب عمامۀ سفید بر سر می نهاد و از این رو که در زمان طاغوت معمولا روحانیون غیر سید مورد بی احترامی بیشتری قرار می گرفتند، سعی می کرد با آنها همرنگ شده و شریک غم هایشان گردد. امام خمینی(قدس سره) شهید اندرزگو را نعمتی بزرگ خواندند و وقتی خبر شهادت وی را به خانواده شان دادند، فرمودند: «همان شبی که این روحانی مبارز به شهادت رسید، خبر شهادتش را برای من تلگراف کردند و من به‌شدت از این موضوع ناراحت شدم و غصه خوردم که ما محروم ماندیم، از نعمت بزرگی مانند شهید اندرزگو که تجربه‌های گران‌بهایی در مبارزات داشت.»[۳]
حجت‌الاسلام سید مهدی اندرزگو، فرزند این شهید بزرگوار در طی چند خاطره از ارتباط مقام معظم رهبری و شهید اندرزگو سخن می گوید: «منزل ما در مشهد با منزل حضرت آقا چند کوچه بیشتر فاصله نداشت. در خاطر دارم که شهید اندرزگو برای این عزیزان کلاس آموزش اسلحه گذاشته بود؛ برای حضرت آقا، شهید هاشمی‌نژاد و آیت‌الله واعظ طبسی. البته من خاطر‌اتی را در این مورد از زبان رهبر معظم انقلاب شنیده‌ام. حضرت آقا می‌فرمودند: شهید اندرزگو شب‌ها دیروقت به منزل ما می‌آمدند و با هم جلسه داشتیم و در مورد مسائل مختلف با هم صحبت می‌کردیم.»
«یکی از خاطراتی که رهبر معظم انقلاب برایم تعریف کردند، این بود که بارها پدرم را در کوچه و خیابان دیده بودند و بعد از سلام و احوال‌پرسی متوجه شده بودند که در دست او زنبیلی پر از مهمات و اسلحه است و او با خونسردی کامل آنها را با خود جابه‌جا می‌کرد. پدرم بارها ما را هم هنگام جابه‌جایی مهمات با خود می‌برد تا این عملیات شکلی عادی‌تر به خود بگیرد. البته ما این‌ها را بعدها از زبان حضرت آقا شنیدیم و آن زمان متوجه نمی‌شدیم.»
«از حضرت آقا شنیدم که: یک روز آقای اندرزگو را در بازار «سرشور» مشهد دیدم که با یک موتور گازی می‌آمد. موتور را که نگهداشت، دیدم چند خروس در عقب موتور خود دارد. از او درباره‌ی خروس‌ها پرسیدم، جواب داد که این خروس‌ها استثنایی‌اند و تخم می‌گذارند! حضرت آقا فرمودند زنبیل را که کنار زدم، دیدم زیر پای خروس‌ها پر از نارنجک و اسلحه است.»[۴]
اما یکی از نکات خواندنی و جذاب در زندگی این شهید گرامی[۵] پیش بینی رئیس جمهور شدن حضرت آیت الله خامنه ای آن هم قبل از پیروزی انقلاب می باشد. همسر شهید اندرزگو می‌گوید ما ابتدا فکر می کردیم که منظورش از به دست آمدن منصبی سیاسی برای شخصی به نام «سید علی»، خود ایشان است، اما قضیه طور دیگری بود: «یک‌دفعه کارتر با همسرش به ایران آمده بود، شهید نشسته بود [و از تلویزیون] نگاه می‌کرد؛ گفتم: آقا! برای این قضیه هیچ‌کار نکردی!؟(چون گفته بود ۶ ماه می‌خواهم زحمت بکشم و ان شاءالله پهلوی را از بین ببرم) گفتم پس چه شد؟ چرا راهی پیدا نمی کنی؟ باز دوباره امریکایی‌ها به ایران آمدند! گفت: پهلوی یا به دست من یا با خون من از بین می‌رود! بعد از آتش قلیان یک ذغال سرخ برداشت و روی دست گرفت، گفت: حفظ دین برای مردم در آخرالزمان مثل تحمل کردن آتش این ذغال می‌ماند! قشنگ کف دستش بود؛ گفتم: آقا! دستت نمی‌سوزد؟ گفت بدن ما به آتش جهنم هم نمی‌سوزد.
بعد گفت دو سال اول انقلاب همه ملت ایران مورد امتحان خدا قرار می‌گیرند و بعد از دو سال سید علی نامی می‌آید رئیس‌جمهور می‌شود. من گفتم: سید علی خودت هستی دیگر؟ خودت می‌خواهی رئیس جمهور بشوی؟! گفت: «آن‌موقع من نیستم، آن موقع کس دیگری است می‌آید رئیس جمهور می‌شود و بعد از چند سال که بگذرد آقا امام زمان ظهور می‌کنند.» برای من خیلی تکان‌دهنده بود. بعد از این‌که آقا رئیس‌جمهور شده بود به بچه‌ها گفتم  که به ایشان بگویند و بچه‌ها هم گفتند. این خاطره‌ای بود که من از زبان خودشان شنیدم و این آتش هم برای فهم چگونگی دین‌داری مردم در آخرالزمان واقعاً برای من جالب بود که دستش نسوخت، یعنی همان‌طوری که [ذغال] را کف دستش نگه داشت، دوباره آن آتش سرخ را گذاشت روی همان قلیان.»[۶]
* تصویر مربوط به دیدار مقام معظم رهبری با پدر و فرزندان شهید اندرزگو در اوایل انقلاب است.

*نویسنده نجفی

ــــــــــــــــــــــــــ
[۱] . سیری در آفاق، حیدری کاشانی، ص۲۲۸.
[۲] . جریان ها و سازمان های مذهبی و سیاسی ایران، رسول جعفریان، ص۶۷۵.
[۳] . بنگرید به: یاران امام به روایت اسناد ساواک، جلد دهم، شهید اندرزگو.
[۴] . (http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910601001242 همچنین بنگرید به: http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/6023/6806/81537)
[۵] . دربارۀ وی همچنین بنگرید به «شهدای روحانیت شیعه» از مرحوم ربانی خلخالی.
[۶] . (http://www.rajanews.com/news/130318)

* تصویر مقام معظم رهبری را با پدر و فرزندان شهید اندرزگو در اوایل انقلاب نشان می دهد.