- استخاره با طالع بینی تفاوت آشکاری دارد. استخاره عملی جایز است که ریشه در منابع روایی ما دارد؛ ولی پیشگویی و کهانت کاری حرام است.
یکی از کارهایی که مسلمانان زیادی با آن آشنایی دارند؛ استخاره کردن یا استخاره گرفتن است. همچنین کمتر مسلمانی است که استخاره را تجربه نکرده باشد. از دیگر سو یک عمل رایج در این روزها فال گرفتن است. هر دو اینها دارای انواع مختلفی هستند. در این متن به شناسایی مختصر این دو و ذکر تفاوتهای آن میپردازیم:
استخاره در لغت و اصطلاح
لغت استخاره از ریشه خیر است و به معنای طلب خیر و بهترین ها در کاری است.[۱] در اصطلاح نیز عبارتست از واگذار کردن انتخاب در کاری مردد توسط فردی متحیر، به خداوند، توسط دعا یا عملی خاص[۲]. به عبارت دیگر، انسان گاهی در انجام یا عدم انجام کاری مردد میشود و به هیچ وجه نمیتواند تصمیم نهایی را بگیرد و از حیرانی خارج شود؛ در این هنگام استخاره کرده و تصمیم خود را نهایی میسازد.
انواع استخاره و ریشههای روایی آن
استخاره با نماز یکی از انواع استخاره است که در منابع معتبر دینی جایگاه ویژه دارد. نماز به نیت استخاره را علما و فقیهان مستحب دانسته و شکل و کاربردی دعایی داشته که فرد از خداوند درخواست میکند که کار پیشرو برایش خیر باشد. مثلاً راوی از امام صادق(علیهالسلام) نحوه استخاره را میپرسد و حضرت در پاسخ میفرمایند: از خدا طلب خیر کن در رکعت آخر نماز شب در حالی که تو در سجده هستی و صدو یک بار از خدا طلب خیر کن. راوی میپرسد: چگونه؟ امام میفرمایند بگو: «أَسْتَخِیرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ أَسْتَخِیرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِه[۳]»
نوع دیگر استخاره، استخاره به وسیله برگه است که از آن به استخاره ذات الرقاع ذکر میکنند. این نوع نیز ریشه روایی دارد و از جانب امام صادق(علیهالسلام) نقل شده است. چگونگی آن به این صورت است که روى سه برگه نوشته میشود: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، خِیَرَةً مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ لِفُلَانِ بْنِ فُلَانَةَ: افْعَلْهُ؛ یعنی: به نام خداوند بخشنده مهربان خیری از جانب خداوند شکست ناپذیر حکیم است برای فلانی فرزند فلانی(نام فردو نام پدرش)؛ انجام بده» و روی سه برگه دیگر همان ذکر نوشته میشود؛ ولی به جای "افْعَلْهُ" نوشته میشود: «لَاتَفْعَل؛ به معنای انجام نده» برگهها را زیر سجاده میگذارد و طی انجام نماز، سجده و ذکر آن، برگهها را به هم زده و یکی یکی تا سه عدد بیرون میآورد. اگر هر سه برگه "اِفعَلْ" آمد، کار را انجام میدهد و اگر یکی "اِفعَلْ" و دیگری "لَاتَفْعَل" بود؛ ۵ عدد از برگهها را بر میدارد و به حداکثر اعمل میکند.[۴]»
نوع دیگر استخاره که بسیار رایج است؛ استخاره با قرآن است. برای انجام آن داشتن طهارت جسمی و روحی و همچنین آشنایی با معنا و مفهوم آیه بسیار ضرورت دارد. ریشه این نوع استخاره را نیز میتوان در روایات جستجو کرد. از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نقل شده که فرمودند: «هرگاه خواستی با کتاب خدای عزّوجلّ استخاره کنی؛ سه بار سوره اخلاص بخوان و سه مرتبه صلوات بر پیامبر و آلش بفرست. سپس بگو: «اللَّهُمَّ تَفَأَّلْتُ بِکِتَابِکَ وَ تَوَکَّلْتُ عَلَیْکَ فَأَرِنِی مِنْ کِتَابِکَ مَا هُوَ مَکْتُومٌ مِنْ سِرِّکَ الْمَکْنُونِ فِی غَیْبِکَ[۵]» سپس قرآن کامل را بگشا و نتیجه را از خط اول از طرف اول قرآن ببین؛ بدون آنکه قرآن را ورق بزنی یا خطوط را رد کنی.
همچنانکه مشاهده میشود؛ تمامی این انواع دارای ریشههای روایی است و به پیامبر و ائمه(علیهمالسلام) باز میگردد.
علامه طباطبایی(ره) و استخاره
علامه طباطبایی استخاره را بعد از تفکر و مشورت دانسته و بیان داشتند که انسان برای انجام هرکاری باید آن را زیر و رو کند و تا جایی که میتواند از فکر و اندیشه کمک بگیرد. اگر نتوانست صلاح و فساد را تشخیص دهد؛ باید مشورت کند. اگر از این راه هم چیزی دستگیرش نشد چارهای جز این که متوسل به خدای خود شده و خیر خود را از او مسئلت کند؛ ندارد و این همان «استخاره» است و نباید این عمل را که عبارتست از اختیار چیزى که با استخاره تعیین شده؛ علم غیب نامید.[۶]
فال و طالع بینی
فال و طالعبینی، در لغتنامه دهخدا مترادف کهانت و به معنای پیشگویی از آینده، آمده است.[۷] در این عمل و با اشیاء گوناگون مانند دیدن کف دست، انداختن چوب، قهوه، اجسام هندسی خاص و...، مردم انتظار دارند؛ از اخبار غیبی یا مسائل پنهانی باخبر شده و آیندهشان باز گو شود. همه فقها بر طبق احادیث و روایات بسیار، چنین کاری را حرام و از گناهان کبیره دانستهاند.[۸] از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نقل شده که فرمودند: «مَنْ مَشَى إِلَى سَاحِرٍ أَوْ کَاهِنٍ أَوْ کَذَّابٍ یُصَدِّقُهُ بِمَا یَقُولُ فَقَدْ کَفَرَ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ کِتَاب[۹] هرکس به سوی ساحر یا پیشگو یا دروغگویی برود و حرف او را درست بر شمرد؛ به آنچه خدا فروفرستاده در قرآن کافر شده است.» و امام صادق(علیهالسلام) درباره پیشگو و ساحر فرمودند: «الْکَاهِنُ مَلْعُونٌ وَ السَّاحِرُ مَلْعُون[۱۰] پیشگو ملعون است، ساحر ملعون است.» همچنانکه مشاهده میشود غیب گویی و کهانت از نظر اسلام مطرود و منفور است و حرام شمرده میشود.
به این متن دقت کنید
فضای مجازی مملو است از تاختنهای بیادبانه به اسلام و قرآن؛ تاختنها و خُرده گیریهایی که اصلاً بویی از منطق در آن دیده نمیشود. این متن را ببینید: «از کودک فال فروش پرسیدم: چه میکنی؟! گفت: از حماقت انسانها تکه نانی در میآورم، این انسانها از منی که در امروز خویش ماندهام، فردایشان را میخواهند.
بی اختیار یاد استخاره افتادم.....» داستان پرداز این چند خط، کوچکترین درکی از تفاوت استخاره و ریشههای روایی آن ندارد و آن را با فال گرفتن و پیشگویی کردن مقایسه میکند. در حالیکه کارکرد این دو متفاوت و حکم آنها نیز مختلف است.
کلام پایانی
استخاره بعد از انجام مشورتها و تحقیقهاست که باز فرد نتوانسته برای انجام دادن یک کار یا انجام ندادن آن تصمیمی قطعی بگیرد؛ چنین فردی متوسل به روشهایی کاملاً شرعی میشود تا از سردرگمی نجات یابد. ولی فال و پیشگویی اصلاً چنین نیست. برابر دانستن این دو فقط نشان از بیخردی و جهالت دارد.
پینوشت
[۱] معجم مقاییس اللغة، ابن فارس، أحمد بن فارس، مکتب الاعلام الاسلامی، قم، ۱۴۰۴ ق، ج۲، ص۲۳۲: الاستخارة: أن تَسْألَ خیرَ الأمرین لک.
[۲]رک: کندوکاوی در استخاره و تفأل، ابوالفضل طریقهدار، موسسه بوستان کتاب، قم، ۱۳۸۶. صفحه ۷۹-۸۰.
[۳] همان، ج۱، ص۵۶۳.
[۴] الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۴۰۷ ق، ج۳، ص۴۷۰.
[۵] یعنی: خدایا من به کتاب تو شگون زدم و بر تو توکل کردم پس به من نشان بده آن چیزی را که پوشیده است از راز خودت که در علم غیب تو قرار گرفته است. رک: بحارالانوار، مجلسی، محمدباقر، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج۸۸، ص۲۴۱.
[۶] ترجمه المیزان، طباطبیی، محمدحسین، ترجمه موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامى، قم، ۱۳۷۴، ج۶، ص۱۷۶.
[۷] گناهان کبیره، دستغیب، عبدالحسین، انتشارات اسلامی، قم، ص۷۷.
[۸] رک لغتنامه دهخدا: فال زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) فال گرفتن . طالعبینی : بر قرعه ٔ چار حد کویت
[۹]وسائل الشیعة، شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، ؤسسة آل البیت، قم، ۱۴۰۹ ق، ج۱۷، ص۱۵۰.
[۱۰] همان، ص۱۴۳.
*نویسنده: معین شرافتی