مرد گرگانی که بهخاطر یک اتفاق از پرواز اوکراین جا ماند در گفتوگو با «ایران» به شرح این ماجرای عجیب پرداخت
مرد گرگانی که بهخاطر یک اتفاق از پرواز اوکراین جا ماند در گفتوگو با «ایران» به شرح این ماجرای عجیب پرداخت
عالی نیوز به نقل از رهروان ولایت: برخی اوقات، حرفها و مطالبی را از این طرف و آن طرف میشنویم که نمیدانیم چقدر درست هستند و چقدر حقیقت دارند و گاه شوخی میکنیم و میگوییم که این حرفها و مطالب، از علوم «سینه به سینه» و از کتابهای «صدر الواعظین» و «کفایه الواعظین» و «لسان الذاکرین» به دست ما رسیده است. آیا نقل این گونه مطالب برای مردم، کار صحیحی است؟
نه: «لَا تُحَدِّثُ النَّاسَ بِکُلَّ مَا تَسْمَعُ فَکَفَی بِذَلِکَ خُرْقاً؛
هر چه را میشنوی با مردم در میان نگذار؛ زیرا برای نادانی تو همین بس است.» (۱۹۷)
۴۷. آقا! چنان چه برایتان امکان دارد، یکی دیگر از ملاکها و معیارهای حجم سخن و کمیت سخنرانی را برای ما ذکر بفرمایید تا از آن استفاده کنیم و آن را در سخنرانی هایمان به کار بندیم؟ چون نظریات سخنوران در این زمینه متفاوت و گاهی ضد و نقیض است.
ببینید ملاک دیگری که وجود دارد، توجه به این نکته است: «الکَلَامُ بَینَ خَلَّتَی سَوْء: هُمَا الاِکْثَارُ وَ الاِقْلالُ فَالاِکْثارُ هَذَرٌ وَ الاِقْلالُ عَی وَ حَصْرٌ؛
سخن میان دو هم نشین بد قرار دارد: یکی پر گویی و دیگری کم گویی است. پر گویی عامل بیهوده گویی و یاوه گویی، و کم گویی عامل ناتوانی و درماندگی است.» (۱۲۶۴)
شعر و ادب را برای بیان احساسات، پزشکی و زیست را برای بدن، ریاضی را برای اعداد، فقه و اصول را برای دین، فلسفه و منطق را برای شناخت.
هر علمی را به هدفی میآموزیم. ظاهر اندکی از علمی را میآموزیم و به خود میبالیم از این همه فهم، و آه از این همه جهل. جهل به دریای علم. جهل به موسی بن جعفر، جهل به کاظمی که نامهها را نخوانده پاسخ میفرستاد[1] و علی بن ابی حمزه وسعت این علم را بهتر میداند:
آری، روزی 30 نفر غلام حبشی را نزد امام کاظم آوردند، امام با آنها به زبان خودشان سخن گفتند؛ امام سخن میگفتند و مرا بیشتر به تعجب رهسپار میکردند، آخر چگونه؟ آقا که از کسی این زبان را نیاموختهاند، هر چه فکر میکردم کمتر به نتیجه میرسیدم.
در آخر از امام پرسیدم:
یابن رسول الله شما به زبان خودشان با آن غلامان صحبت کردید؟؟؟