زاغم زد و زو غم زد، پس مانده کلاغ کورم زد !
ز آب خرد، ماهی خرد خیزد --- نهنگ آن به که از دریا گریزد !
زبان بریده بکنجی نشسته صم بکم --- به از کسی که نباشد زبانش اندر حکم . (( سعدی ))
زبان خر را خلج میدونه !
زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد --- بهوش باش که سر در سر زبان نکنی .
زبان خوش، مار را از سوراخ بیرون میآورد !
زبان گوشت است بهر طرف که بچرخانی میچرخه !
زدی ضربتی ضربتی نوش کن !
زخم زبان از زخم شمشیر بدتره !
زرد آلو را میخورند برای هسته اش !
زرنگی زیاد مایه جوانمرگیست !
زرنگی زیاد فقر میآره !
زعفران که زیاد شد بخورد خر میدهند !
ز عشق تا بصبوری هزار فرسنگ است!((دلی که عاشق و صابر بود مگر سنگ است؟ ))سعدی
زکوه تخم مرغ یک دانه پنبه دونه است !
زمانه ایست که هر کس بخود گرفتار است!((تو هم در آینه حیران حسن خویشی))آصفی هروی
زمستان رفت و رو سیاهی به زغال موند !
زمانه با تو نسازد، تو با زمانه بساز!
زن آبستن گل میخوره اما گل داغستان !
زن بد را اگر در شیشه هم بکنند کار خودشو میکنه !
زن ازغازه سرخ رو شود و مرد از غزا !
زن بلاست ، اما الهی هیچ خانه ای بی بلا نباشه !
زن تا نزائیده دلبره، وقتیکه زائید مادره !
زن بیوه را میوه اش میخواهند !
زن جوان را تیری به پهلو نشیند به که پیری !
زن سلیطه سگ بی قلاده است !
زنگوله پای تابوت !
زن و شوهر جنگ کنند، ابلهان باور کنند !
زن نجیب گرفتن آسونه، ولی نگهداریش مشکله !
زنی که جهاز نداره، اینهمه ناز نداره !
زور داری، حرفت پیشه !
زورش بخر نمیرسه پالون خر را بر میداره !
زور دار پول نمیخواد، بی زور هم پول نمیخواد !
ز هر طرف که شود کشته سود اسلام است
زیر اندازش زمین است و رواندازش آسمون !
زیر دمش سست است !
زیر پای کسی پوست خربزه گذاشتن !
زیر دیگ اتش است و زیر آدم آدم !
زیر شالش قرصه !
زیره به کرمان میبره !
زیر سرش بلنده !
زیر کاسه نیم کاسه ایست .
منبع: بیتوته